هفت رفتار اصلی انسان‌های دارای اعتمادبه‌نفس بالا:

 

 

📍 از مسئولیت فرار نمی‌کنند. برای نمونه زمانی که با تاخیر به سرکار می‌رسند، ترافیک را بهانه نمی‌کنند.
📍از انجام کارهای ترسناک خودداری نمی‌کنند و اجازه نمی‌دهند ترس زندگی‌‌شان را دربرگیرد و مانع تجربه کردن امور جدید توسط آن‌ها شود که این امر باعث تقویت و پیشرفت شخصیت آن‌ها خواهد شد.
📍همواره در راحتی و رفاه به سر نمی‌برند. زیرا می‌دانند ماندن در این وضعیت باعث ناکامی در رسیدن به آرزوهایشان خواهد شد و در صورتی که بخواهند موفق شوند باید راحت طلبی را کنار بگذارند.
📍هرگز هیچ‌کدام از کارهایشان را به زمان مناسب، شرایط مناسب، هفته بعد، هر زمان که وقت کافی وجود داشت موکول نمی‌کنند. بلکه بر انجام اقدامات لازم در زمان مناسب تاکید دارند.
📍تلاش نمی‌کنند بر دیگران سلطه یابند و به واکنش‌های منفی توجه نمی‌کنند.
📍درباره مردم قضاوت و پیش‌داوری نمی‌کنند. زیرا آن‌ها با خودشان به حدی مهربان هستند که نیازی به این ندارند که برای احساس برتر بودن در غیاب اطرافیانشان به آن‌ها توهین کنند.
📍خودشان را با هیچ‌کس مقایسه نمی‌کنند و هرگز با هیچ کسی جز خودشان در گذشته رقابت نمی‌کنند.

💢"شکست" از نظر رابرت کیوساکی :

 

در زندگی شخصی خودم متوجه شده ام که پیروزی ، همیشه به دنبال یک باخت می آید. پیش از اینکه کاملا دوچرخه سواری را یاد بگیرم ، بارها و بارها زمین خوردم . هرگز پولداری را ندیده ام که در زندگی مالی ، شکست نخورده باشد.
🔻پس ، برای بیشتر مردم ، علت عدم برد مالی در زندگی ، این است که در نظرشان ، اندوه ناشی از ضرر مالی ، از شادی به پول رسیدن ، بزرگتر است .
▪️ همه مردم آرزوی پولدار شدن دارند ، لیکن از زیان مالی می ترسند . مانند کسانی که دوست دارند به بهشت بروند ولی از مردن می ترسند.
📝شکست ، برانگیزنده برندگان است .
این بزرگترین راز برندگان است . همان رازی که بازندگان از آن بی خبرند .
تفاوت زیادی بین ترسیدن از شکست و تنفر از آن وجود دارد . بسیاری از مردم ، به دلیل ترس شدیدشان از شکست، می بازند . به همین دلیل سعی در نباختن دارند . حال آنکه ، هیچگاه تلاش نکرده اند برنده باشند

🔳⭕️داستانهای مدیریتی (تئوری اسب‌ مُرده):

 

🔴▪️سرخ‌پوستان آمريکا یک ضرب‌المثل قدیمی دارند با اين مضمون که: "وقتی ديديد اسب‌تان مرده، پياده شويد." شاید گمان کنید که اين ضرب‌المثل بيان بدیهيات است. با اين وجود، کافيست کمی به شرکت‌ها و سازمان‌های اطراف خود نگاه کنیم.

🏬متاسفانه اسب بسياری از شرکت‌ها و سازمان‌های ايرانی مرده است! بیشتر شرکت‌های دولتی، نیمه‌دولتی و خصوصی، به ارائه محصولات و خدماتی مشغولند که دوره آنها گذشته و مشتريان از آنها استقبال نمی‌کنند.

👈بی‌شک شما هم تایید می‌‌کنيد که این شرکت‌ها و سازمان‌ها باید پيش‌تر از این برای توسعه محصولات و خدمات بهتر و جايگزین، نوآوری پيشه می‌کردند.

☝️اگر اين کار را کرده بودند، الان می‌توانستند از اسب مرده پیاده و به سرعت اسبی چالاک، جوان و تازه‌نفس را سوار ‌شوند.

💡هنوز هم فرصت نوآوری برای برخی از این شرکت‌ها کاملا از دست نرفته است. اما در کمال شگفتی بيشتر آنها به‌جای پياده شدن از اسب مرده، کارهای عجيب ديگری می‌کنند.

مثلاً:

1⃣ تازیانه محکم‌تری می‌خرند!

2⃣اسب‌سواران را عوض می‌کنند!

3⃣کميته‌ای برای بررسی اسب منصوب می‌کنند!

4⃣ماموريتی به ديگر کشورها می‌روند تا ببینند دیگران چگونه اسب مرده سوار می‌شوند!

5⃣استانداردها را پایین می‌آورند تا اسب مرده را هم شامل شوند!

6⃣اسب مرده را در طبقه جدیدی به نام "زنده بی‌تحرک" دسته‌بندی می‌کنند!

7⃣پيمانکار برون‌سازمانی می‌گيرند تا اسب مرده را سوار شود!

8⃣چند اسب مرده را هم‌زمان به کار می‌گيرند تا سرعت زیاد شود!

9⃣بودجه و آموزش بيشتری برای بهبود عملکرد اسب مرده اختصاص می‌دهند!

🔟اعلام می‌کنند که چون اسب مرده غذا نمی‌خورد، هزینه ها کاهش و سود افزایش می یابد.

______  💊تشریح کپسولی استراتژی اقیانوس آبی در تدوین استراتژی:


📘برداشت از کتاب کپسول مدیریت استراتژیک

📝یکی از رویکردهای نوین در زمینه تدوین استراتژی، رویکرد اقیانوس آبی می باشد؛ این رویکرد بتوسط آقای پروفسور چان کیم و خانم پروفسور رنه مابورنه ابداع گردید؛
📌آقایان پروفسور کاپلان و نورتون، این رویکرد را جزء رویکردهای تدوین استراتژی خلاقانه می دانند.


📍 مبدعان استراتژی اقیانوس آبی معتقد هستند که تنها راه پیروزی در رقابت، توقف تلاش برای پیروزی در رقابت است و بجای ورود به رقابت خونین در اقیانوس قرمز، باید وارد فضای بازار نامحدود اقیانوس آبی شد و به خلق تقاضا دست زد.

🌟شعار اصلی استراتژی اقیانوس آبی:
�به جایی بروید که سود و رشد است، اما رقابت نیست�.

✅هدف در این رویکرد، توسعه و فرموله بندی نوعی از استراتژی است که مبتنی بر رقابت نیست بلکه ایجاد نوعی از استراتژی است که بتوان با نوآوری ارزش، فضای جدیدی از سودآوری و رشد را در سطح صنعت مورد فعالیت، ایجاد نمود.

🔴چگونه می‌توان دانست زمان اخراج فرد فرارسیده است؟



🔸فرض کنید یکی از اعضای تیم نه تنها در کارش بهتر نمی‌شود، بلکه به‌طور مداوم بدتر شده است. حال سوال اینجاست که آیا زمان اخراج او فرا رسیده است؟ در واقع نمی‌توان به این سوال به‌صورت مطلق پاسخ مثبت یا منفی داد؛ چرا که باید در ابتدا به سه سوال مهم پاسخ داد:

▪️اول اینکه آیا شما پیش از این راهنمایی‌های لازم را برای بهبود عملکرد به او داده‌اید؟
▪️دوم اینکه آیا شما اثر و پیامد ناشی از عملکرد او را روی همکارانش مشخص کرده‌اید؟
▪️و سوم اینکه آیا شما عواقب ناشی از اخراج را پیش‌بینی کرده‌اید؟

🔸همچنین باید به این سوالات هم پاسخ بدهید: آیا تاکنون به او نشان داده‌ام که به‌عنوان یک انسان برای من مهم است؟ آیا تاکنون ثابت کرده‌ام که به چالش کشیده شدن او توسط من با هدف کمک به بهتر شدن او صورت گرفته است؟ آیا در قبال عملکرد خوب و مثبت در گذشته، بازخورد شایسته و مناسبی داشته‌ام یا اصلا آن عملکردها و نکات مثبت را ندیده‌ام؟ آیا تاکنون کمک کرده‌ام تا راه‌حل‌های کاربردی برای حل مشکلات پیدا کند؟ آیا همیشه به خاطر اشتباهاتش به او حمله کرده‌ام یا در یافتن راه‌حل‌ها یاری‌اش کرده ام؟

🔸به هرحال، اگر مدیری فاقد تجربه عملی برای اخراج یک کارمند یا کارگر است و می‌خواهد برای اولین بار دست به این کار سخت بزند، بهتر است که قبل از اقدام در این زمینه، با افراد مجرب و مدیران باسابقه مشورت کرده و با در نظر گرفتن تمام جوانب کار وارد این کارزار سخت و ناخوشایند اما ضروری شود.

🔸به‌طور کلی، چهار توجیه یا دروغ رایج وجود دارد که مدیران گریزان از اخراج کارکنان، معمولا به خود می‌گویند:

▪️شرایط بهتر خواهد شد: در اغلب موارد چنین اتفاقی نخواهد افتاد. بنابراین بهتر است که این دلخوش کردن‌های بی دلیل را متوقف کرد و از خود پرسید چگونه و از چه راهی ممکن است شرایط بهتر شود و فرد در معرضِ اخراج به چه صورت و با چه ابزاری می‌تواند عملکردی متفاوت با گذشته ارائه دهد؟

▪️وجود یک فرد بهتر از نبودنش است: اغلب موارد، حضور زیان بار و منفی یک عضو در تیم، تاثیر مخرب فراوانی را به کلیت تیم وارد می‌کند که نبودنش، چنین تاثیر منفی شدیدی نخواهد داشت.

▪️جابه‌جایی نیرو راه‌حل بهتری است: گاهی وقت‌ها، مدیران وسوسه می‌شوند فرد نامطلوب برای مجموعه خود را به مجموعه‌ای دیگر انتقال دهند، حتی اگر مطمئن باشند آن فرد فاقد مهارت‌های لازم برای1 کمک به مجموعه دیگر باشد. این کار نه تنها دردی دوا نخواهد کرد، بلکه اعتماد سایر مدیران را نسبت به شما نیز مختل خواهد کرد.

▪️اخراج یک عضو از تیم بر کل تیم اثر منفی می‌گذارد: واقعیت این است که بقای یک عنصر غیرفعال و نامطلوب، در یک مجموعه تاثیر منفی شدیدتری بر آن دسته از اعضای تیم دارد که عملکرد خوب و درخشانی دارند و انگیزه کار کردن را در آن می‌خشکاند.

🔸مدیران نباید از کارمند یا کارگری که در معرض اخراج قرار دارد دوری جویند و علاوه براین، نباید فضای درونی تیم را به خاطر اخراج یکی از اعضا، منفی و نامطلوب سازند.
علاوه براین، مدیران باید همیشه این احتمال را بدهند که اگر فردی در کاری ضعیف عمل می‌کند، پس برای آن کار ساخته نشده و شاید اگر در جای دیگری مشغول به کار شود بتواند گوهر درون خود را کشف کرده و به کاری مشغول شود که برای آن ساخته شده است.

🔸از سویی دیگر، حفظ افرادی که عملکرد ضعیفی دارند، چه بخواهیم و چه نخواهیم یک نوع مجازات برای افرادی محسوب می‌شود که عملکرد عالی و درخشان دارند. لذا انفعال در برابر برخورد با موضوع عملکرد بد و عدم برخورد قاطعانه با آن، به ضرر بقیه تیم خواهد بود.
بنابراین، حذف هر چه سریع تر عامل ناکارآمدی و ضعف در یک مجموعه، نه تنها مشکل‌ساز و خطرناک نیست، بلکه امری لازم و ضروری است.

منبع: hrm

 

"اصول سى گانه اعتماد به نفس":


اصل_نهم :

احساس رهبرى و مديريت.
انسانهايى كه اعتماد به نفس عالى دارند همواره احساس رهبرى و مديريت امور را دارند.
اين امرى است كه فردى مثل شما كه به گونه اى دانشجوى موفق تكنولوژى فكر هستيد، بايد همواره احساس رهبرى و مديريت كنيد و در كارهاى اجتماعى، خودتان سر رشته كار را به عهده بگيريد و ديگران را راهنمايى و هدايت كنيد و بگذاريد ديگران به شما تأسى كنند و در نتيجه ضمير ناخودآگاه شما كه ناظر بر اعمال و حركات شماست احساس كند كه تو مديرى و مى توانى مديريت كنى و در نتيجه در تو اعتماد به نفس بهترى بسازد و باور تو را از خودت عالى تر كند.
"من به توانايى خود در رسيدن به اهدافم ايمان دارم"

🔳⭕️"سه ملاک کلیدی جف بیزاس برای استخدام کارکنان جدید در آمازون":

 

🔴▪️آمازون که عنوان غول خرده فروشی های آنلاین دنیا را به خود اختصاص داده هزاران نیروی انسانی دارد و از آنجا که مرتبا کسب و کارش را وسعت می دهد‌ نیاز به کارکنان جدید در آن همواره به قوت خود باقیست.

🏬این شرکت نیز مانند هر کمپانی دیگری در دنیا ملاک های استخدام مختص به خود را دارد و آنطور که به تازگی مشخص شده متقاضیان برای فعالیت در آمازون باید سه مشخصه اصلی داشته باشند. در واقع جف بزوس موسس آمازون ۲۰ سال پیش به تیم استخدامی خود توصیه کرده که در مصاحبه های شغلی و گزینش کارکنان جدید این سه مساله را مد نظر داشته باشند.

👈 بزوس از ۲۱۰۰ کارمند آمازون تحت عنوان افرادی باهوش، سخت کوش و با تعصب یاد کرده که مشتریان اصلی ترین اولویت شان هستند. وی همچنین خاطر نشان کرد که این فروشگاه آنلاین برای داشتن تیمی قوی تر استانداردهای استخدامی اش را در سطح بالایی قرار داده است.

〽️بزوس اضافه کرد که ملاک های استخدام آن مهم ترین عامل برای حصول اطمینان از موفقیت مستمر این شرکت به شمار می روند. بزوس برای شناسایی بهترین داوطلبان استخدامی از مدیران منابع انسانی شرکت خود خواست تا پیش از استخدام به سه پرسش بسیار مهم در این رابطه پاسخ بدهند.

1⃣ - آیا این شخص مورد تحسین من است؟

بزوس در این باره اینطور نوشته: زندگی قطعا خیلی کوتاه است و چه بهتر آنکه به کار کردن با افرادی که مورد تایید شما نیستند سپری نشود. خود من همواره تلاش کرده ام با آدمهایی کار کنم که مورد تایید و تحسینم هستند و در نتیجه از مدیرانم هم می خواهم به دنبال چنین افرادی باشند.

2⃣ - آیا این شخص میانگین سطح گروهی که قرار است واردش شود را بالاتر می برد؟

بزوس در مراحل گزینش به دنبال استخدام افراد صرفا خوب نبوده و در این باره می گوید:

ما تلاش داریم با بی نظمی مقابله کنیم و سطح استاندارد گروه باید مرتبا بالا برود.

👤 بزوس در ابتدای فعالیت آمازون از کارکنانش درخواست کرد تا تصویری از مخاطبانش را طی پنج سال آینده ترسیم نمایند و به آنها گفت که در تصویر ذهنی شان بعد از گذشت پنج سال، پیشرفت آمازون باید به قدری باشد که همه معترف به آن باشند و از اینکه به چنین شرکتی پیوسته اند خوشحال باشند.

3⃣ - آیا این شخص مهارت منحصربه فردی دارد؟

بزوس از صرف غذاهای عجیب و غریب و تازه به شدت لذت می برد و حتی گفته می شود یکبار برای صبحانه اختاپوس سفارش داده. در سال ۱۹۹۸ میلادی او فاش ساخت که در کنار غذاهای تازه از کار کردن با افراد بی همتا نیز لذت می برد و در نتیجه استخدام افرادی با علاقمندی ها، دیدگاه ها و مهارت های منحصربفرد که به اغنای محیط های کاری بیانجامد (خواه آن مهارت ها به کاری که قرار است انجام دهد مرتبط باشند و خواه نباشند) برایش از اهمیت بالایی برخودرا است

🔴 پنج درس موفقیت از دنیای ورزش:

 

برای آنهایی که یک مصاحبه کاری حساس دارند یا باید جلسه‌ای مهم با مدیران یا مشتری خود برگزار کنند، توصیه‌هایی از دنیای ورزش وجود دارد که با استفاده از آنها می‌توانند عملکردشان را حتی در شرایط پرفشار افزایش دهند.

1️⃣ با هدف تمرین کنید

آن دسته از بازیکنان انگلیس که در گذشته پنالتی‌های خود را خراب کرده بودند، اعلام کرده‌اند که تنها به یک چیز می‌اندیشیده‌اند: «من نباید این پنالتی را خراب کنم!» این هراس باعث می‌شد تا تمرکز خود را از دست بدهند و فشار زیاد هم منجر می‌شد تا رویه‌های تمرینی خود را فراموش کنند. نکته مهم این است که تا حد ممکن شرایط رقابت و محیط پرفشار باید در تمرینات برای فرد شبیه‌سازی شود.
اصول کسب‌وکار هم تفاوت چندانی ندارد. اگر قرار است که یک ایده جدید را به‌صورت ایستاده برای هیات مدیره توضیح دهید، آن را در حالت نشسته تمرین نکنید. برای پرسش‌های چالشی آماده باشید و همواره یک برنامه جایگزین برای شرایط پیش‌بینی نشده در نظر بگیرید. نمی‌توان به‌طور کامل شرایط پرفشار را شبیه‌سازی کرد اما اگر با هدف تمرین کنید، می‌توانید برای آن آماده شوید.

2️⃣ زمان کافی در نظر بگیرید

در رقابت‌های پیشین، بازیکنان فوتبال انگلیس همواره برای زدن ضربات پنالتی خود عجله می‌کردند. این وضعیت در جام جهانی ۲۰۱۸ تغییر کرد: بازیکنان مدت بیشتری پس از سوت داور صبر می‌کردند. آنها نفس عمیقی می‌کشیدند؛ خود را آرام می‌کردند، سپس به توپ ضربه می‌زدند که اکثر آنها موفقیت‌آمیز بودند.
همه ما هم می‌توانیم در زمان افزایش فشار روانی، اندکی سرعت کار را کاهش دهیم. تنها کشیدن یک نفس عمیق بیشتر قبل از صحبت یا رفتن به پشت تریبون می‌تواند تغییرات چشمگیری به دنبال داشته باشد. آرامش یکی از رموز موفقیت است و در صورت اقدام، صحبت و حتی فکر کردن سریع ممکن است آن را از دست بدهیم. در کسب‌وکار، انجام دادن درست یک کار بهتر از نخستین بودن است.

3️⃣ عکس‌العمل‌های شما مهمند

مطالعات نشان داده‌اند اگر یک بازیکن، با پنالتی موفق خود تیمش را جلو بیندازد و با مشت‌های رو به آسمان به شادمانی بپردازد، احتمالا تیمش پیروز می‌شود. روانشناسان باور دارند که زبان بدن نقش بسیاری در القای احساسات به هم‌تیمی‌ها و افزایش فشار روانی روی زننده پنالتی بعدی حریف دارد. همچنین در آغوش گرفتن آن هم‌تیمی که پنالتی‌اش را خراب کرده، بسیار مفید است؛ چرا که پیغام اتحاد را به همه بازیکنان می‌رساند و از هراس آنها برای گل نشدن توپ‌هایشان می‌کاهد.
زبان بدن نقش ارزشمندی در ارتباطات غیرکلامی بر عهده دارد. شیوه ایستادن، دست دادن محکم، ارتباط چشمی و تقلید حالت‌های جسمی دیگران هم می‌تواند در محیط کار بسیار موثر باشند.

4️⃣ ذهن خود را درگیر نکنید

عصب‌شناسی به نام مایکل اندرسون آزمایشی روی تعدادی گلف‌باز انجام داد. اندرسون آنها را به ۲ گروه تقسیم کرد که باید از فاصله‌ای مشابه، گوی گلف را به سمت سوراخ هدایت می‌کردند. اما پیش از آن، یک زمان استراحت ۵ دقیقه‌ای به تمام بازیکنان داده می‌شد. گروه اول در این ۵ دقیقه به بررسی تمام ابعاد و جوانب سوراخ مورد نظر می‌پرداختند و پس از آن مسابقه می‌دادند. اما گروه دوم به استراحت می‌پرداختند و به تماشای مناظری از سواحل و خودروها مشغول می‌شدند.
اما آنهایی که تمام تمرکز خود را روی تجزیه‌وتحلیل گذاشته بودند، عملکرد بسیار بدتری به جا گذاشتند و حتی در سطح خود هم ظاهر نشدند.
ما هم در بسیاری از مواقع به حدی در مورد یک جلسه کاری یا نزدیک شدن یک مهلت تحویل کار نگران می‌شویم که تمرکز خود را از دست می‌دهیم. در این زمان، باید در کمال آرامش به مجموعه کارهایی که باید انجام داد، اندیشید و خود را برای رویه‌های تمرین‌شده آماده کرد.

5️⃣ اعتماد به نفس، تضمین‌کننده موفقیت نیست

مارچلو لیپی، سرمربی ایتالیا در جام جهانی ۲۰۰۶، برای آخرین ضربه پنالتی مقابل فرانسه و در فینال جام، دو مهاجم سرشناس به نام لوکا تونی و وینچنزو یاکوئینتا را داشت. با این حال، پنالتی را به فابیو گروسو داد که یک دفاع چپ بی‌حاشیه بود و ۲ سال پیش از آن در لیگ دوم ایتالیا بازی می‌کرد. استدلال لیپی این بود که گروسو بهتر می‌تواند فشار روانی را تحمل کند. توپ گل شد و ایتالیا به قهرمانی جام جهانی رسید.
در محیط کار و حتی در زندگی اجتماعی هم همواره پر سروصداترین فرد اتاق، بهترین و حتی باصلاحیت‌ترین گزینه نیست. او ممکن است تنها پرسروصداترین باشد. اشتباه سیستم شناختی ما این است که همواره افراد برون‌گرا را برای انجام وظایف مهم مدنظر قرار می‌دهیم؛ حتی اگر برای آن کار مناسب نباشند. نگاه دیگری به اطراف بیندازید و ببینید که چه کسی می‌تواند زیر فشار بهترین عملکرد را داشته باشد. درون‌گراها می‌توانند حتی از آن هم بهتر باشند!

👤Ben Lyttleton

🔴مسوولان مصاحبه بر چه اساسی شما را ارزیابی می‌کنند؟

 

🔸مصاحبه مثل شرط‌بندی، غیرقابل پیش‌بینی است. بعضی از کارفرمایان در جذب نیرو بیشتر مهارت دارند. اما بسیاری از مسوولان مصاحبه، نه آموزش دیده‌اند و نه تجربه دارند. فقط هر چیزی به ذهنشان می‌رسد، فی البداهه می‌گویند.

🔸بعضی‌ها فکر می‌کنند با پرسیدن سوالاتی که هیچ ربطی به عملکرد کارجو ندارد، به اعماق ذهنش نفوذ می‌کنند، مثلا «اگر درخت بودی، دوست داشتی چه درختی باشی؟»
حتی یکی را می‌شناختم که می‌گفت قبل از مصاحبه به کارجو شربت تعارف می‌کند و بر اساس اینکه کارجو شربت را قبول کند یا نکند، او را ارزیابی می‌کند. اگر گذرت به یکی از این آدم‌ها بیفتد، به‌عنوان یک کارجو، کار خاصی از دستت بر نمی‌آید.

🔸اما چند روش وجود دارد که افراد ماهر و خبره به کار می‌برند تا بفهمند کارجو واقعا چطور آدمی است و آیا می‌خواهند استخدامش کنند یا نه (البته منظورم معیارهای واضحی مثل سابقه کار و رفتار حرفه‌ای نیست که همیشه و همه جا مورد استفاده هستند). این روش‌ها از این قرارند:

1⃣ رزومه‌ات درباره تو چه می‌گوید؟
مسوولان مصاحبه کاملا به رزومه تو استناد می‌کنند و هرچه درباره خودت در آن نوشته باشی، باور می‌کنند، مگر اینکه خودت خلاف آن را ثابت کنی. آنها فرض را بر این می‌گذارند که تو همان چیزی هستی که در رزومه نوشته‌ای.

2⃣ چطور به سوال «از زمانی بگو که...» جواب می‌دهی؟
یکی از سوالات موردعلاقه مسوولان مصاحبه با این عبارت شروع می‌شود: «از زمانی بگو که...» (مثلا از زمانی بگو که یک درگیری با مشتری را رفع کردی یا مرتکب خطایی شدی). آنها اعتقاد دارند که رفتار تو در گذشته، نشان‌دهنده رفتار تو در آینده است.
صحبت کردن درباره چیزی که با آن آشنا هستی (مثل یک پروژه که قبلا انجام داده‌ای) کمک می‌کند تا مسوول مصاحبه با نحوه عملکرد مغز تو آشنا شود. یک موقعیت فرضی نمی‌تواند او را به این شناخت برساند.

3⃣ چطور ارتباط برقرار می‌کنی؟
آیا به سوالات به‌طور شفاف و مستقیم پاسخ می‌دهی؟ آیا افکارت طبقه‌بندی شده‌اند؟ وقتی جواب یک سوال را نمی‌دانی، آیا راستش را می‌گویی یا الکی از خودت تعریف می‌کنی؟ آیا در پاسخ به یک سوال ابتدایی که جوابش باید مختصر و مفید باشد، ده دقیقه داستان‌سرایی می‌کنی؟ آیا به نشانه‌های رفتاری مسوول مصاحبه دقت می‌کنی؟ (مثلا وقتی سعی می‌کند به تو بفهماند که سخن را کوتاه کنی).
حتی اگر شغل مربوطه به مهارت‌های ارتباطی نیاز نداشته باشد، مدیر آینده‌ات دوست دارد کسی را استخدام کند که بتواند راحت با او حرف بزند.

4⃣ چطور درباره چالش‌ها حرف می‌زنی؟
وقتی از چالش‌های شغل‌های سابقت حرف می‌زنی، هیجان‌زده، امیدوار به حل مشکل و مشتاق به پیشرفت به‌نظر می‌رسی یا طوری حرف می‌زنی که انگار به حداقل‌ها قانعی؟ مسوولان مصاحبه همیشه به دنبال کارجویی هستند که هنگام صحبت درباره حل چالش‌ها، ذوق می‌کند، به‌خصوص اگر سابقه انجام پروژه‌های سخت را داشته باشد.

5⃣ مسائل جزئی را چطور مدیریت می‌کنی؟
کارجویان معمولا تصور می‌کنند که در فرآیند جذب نیرو، فقط برخوردهای «رسمی» مهمند (مثل مصاحبه) و به سایر برخوردها اهمیت نمی‌دهند. مثلا آنها با مسوول مصاحبه کاملا «شسته رُفته» و حرفه‌ای رفتار می‌کنند اما مثلا به منشی بی‌احترامی می‌کنند، یا جواب ایمیل‌ها را یکی در میان می‌دهند. یک مدیر استخدام حرفه‌ای، تمام رفتارهای تو را زیر نظر دارد، نه فقط در اتاق مصاحبه، بلکه در همه موقعیت‌ها.

6⃣ چقدر مشتاق به نظر می‌رسی؟
مسوولان مصاحبه دوست دارند کسی را انتخاب کنند که واقعا نسبت به آن کار اشتیاق داشته باشد یا حداقل، علاقه‌مند به‌نظر برسد. اگر رقیب تو، به اندازه تو صلاحیت داشته باشد اما مشتاق‌تر به‌نظر برسد (مثلا طوری رفتار کنی که انگار بی‌تفاوتی)، این به نفع تو نیست.

7⃣ مدیران و همکاران سابقت درباره‌ات چه می‌گویند؟
یک مسوول مصاحبه خوب، سراغ کسانی که قبلا با تو کار کرده‌اند، می‌رود و از آنها سوالاتی می‌پرسد تا بفهمد تجربه کار کردن با تو چه شکلی است، چه در موقعیت‌هایی که عملکردت خوب بوده و چه در شرایطی که نیاز به حمایت داشته‌ای.

🔸البته هیچ‌کدام از این روش‌ها قطعی نیستند و مدیران استخدام، بارها دچار اشتباه می‌شوند. آنها هم به اندازه کارجو، احتمال خطا دارند که این گیج‌کننده است، اما وقتی بدانی که مسوول مصاحبه هم ممکن است مرتکب خطا شود، خیالت راحت می‌شود که اگر استخدام نشدی، بیش از حد خودت را زیر سوال نبری.

نویسنده: Alison Green

ریشه‌های فرسایش امید*:

 

✅دسوتو اقتصاددان برجسته معاصر، نبود آزادی اقتصادی را بسترساز ایجاد وضعیتی می‌داند که تعبیر «دموکراسی گروه‌های فشار اقتصادی» را برای آن به کار می‌برد. چنین وضعیتی زمانی استقرار می‌یابد که سیاستگذاری اقتصادی به جای اینکه معطوف به خلق ثروت باشد معطوف به بازتوزیع ثروت با دستکاری مکانیسم‌های اقتصادی باشد.

✅دموکرسی گروه‌های فشار اقتصادی باعث می‌شود نیروهای اقتصادی، رقابت برای خلق ثروت را کنار گذاشته و به رقابت برای نزدیکی به بوروکراسی و قدرت سیاسی برای جذب ثروت متمرکز شوند که نتیجه آن تبدیل بازی برد-برد خلق ثروت به یک بازی برد-باخت با حاصل‌جمع صفر است.

✅جمع بزرگی از شهروندان، بازندگان این وضعیت و عده محدودی برندگان این بازی هستند. احساس بازنده بودن در زندگی اقتصادی باعث سرخوردگی و فرسایش امید می‌شود مخصوصا اگر تعالی مادی از مسیر فعالیت‌های سالم نیز پر از سنگلاخ باشد...

🔳⭕️نقش کوچینگ کسب وکار در افزایش رضایتمندی مشتری:

 

👈«رضایت مندی مشتری عبارت است از احساسات خوشایند و ناخوشایند شخص، که از مقایسه عملکرد ذهنی وی در قیاس با انتظارات او ناشی می شود.» فیلیپ کاتلر

💡امروزه در کسب وکارها جلب رضایت مشتری یکی از عوامل مهم و اساسی است.
بقای یک سازمان در راستای رضایت مشتریان است.

🤔جالب است بدانید که افزایش رضایت مشتریان فعلی به مراتب ارزشش بالاتر از جلب مشتریان جدید است.
برای اینکه بتوانیم رضایت مشتریان را جلب کنیم، نقش مطالعه بازار و تحقیق و توسعه و همچنین روابط عمومی سازمان خیلی مهم است.
اینکه بدانیم مشتریان دقیقا چه می خواهند ومتناسب با نیازشان خدمتی یا محصولی تولید و عرضه کنیم.

〰یک بیزینس کوچ به شما کمک می کند تا در این فرآیند بتوانید به درستی نیازها را شناسایی کرده و خدمت متناسب با نیازشان را طراحی کنید.

🔰 ۴ مهارت که برای موفقیت در کسب و کار باید بدانیم:

 

🔹مهارت خود آگاهی
توانایی شناخت از نقات ضعف و قوت، خواسته ها، نیاز ها و تصویر واقع بینانه از خود.

🔹مهارت روابط بین فردی
این مهارت باعث افزایش روحیه مشارکت و اعتماد واقع بینانه و همکاری با دیگران میگردد.

🔹مهارت مقابله با استرس
استرس های طولانی مدت بر عملکرد و کیفیت زندگی تاثیر میگذارد.

🔹مهارت تصمیم گیری
این مهارت باعث میشود تا با اطلاعات و آگاهی کافی با توجه به اهداف واقع بینانه از بین راه حل های مختلف بهترین راه حل را انتخاب کنیم.

"اصول سى گانه اعتماد به نفس":


ا#صل_هشتم :

در تكنولوژى فكر انسان ها را به دو دسته تقسيم كرديم؛ انسان هاى نوع يک و انسان هاى نوع دو.

از ويژگى هاى انسان هاى نوع دو اين است كه در دنيايى از ترديد زندگى مىكنند. انسان هايى كه خود را باور ندارند و همواره ديگران را كسى مى دانند و خود را به حساب نمى آورند. هرگز قدرت تصميم گيرى و انتخاب ندارند..همواره وابسته به ديگران هستند، آن ها همواره منتظر ديگران مى مانند تا آن ها كارى بكنند و تصميمى بگيرند.اين گونه انسان ها همواره در دنياى ترديد زندگى مىكنند. دنياى ترديد، دنياى تلاطم و بى هويتى است. دنياى نداشتن اعتماد به نفس و ضعف در خودباورى است.

⏹نقطه مقابل چنين دنيايى، دنياى شما انسانى است كه با تكنولوژى فكر از خود انسان ديگرى ساخته ايد و انسان نوع يك شده ايد. انسانى در دنيايى از باور و اعتماد به نفس، انسانى در دنيايى از يقين، انسانى در دنيايى از زيبايى و شخصيت.
دنياى يقين دنياى باورها و اراده هاست.. دنياى تصميم ها و اقدام هاست؛ چنين دنيايى دنياى موفقيت هاست، دنياى تلاش و آرامش است، دنياى سعادت و خوشبختى است و اين دنياى زيباى شماست.

" خداوند مرا آزاد آفريده و من محكوم به هيچ سرنوشت از پيش تعيين شده اى نيستم"

آدم حسابي كيست❓❗️

 

گاهي که بخواهیم از کسی تعریف کنیم
و او را متمایز از دیگران بشماریم
می‌گوییم: «فلانی آدم حسابی است».
عبارت آدم حسابی در کارکردهای
مختلف یک جامعه می‌تواند ویژگی‌هایی را در برگیرد.
در نشست و برخاست‌هایی که در طی این چند سال داشته‌ام این عبارت را زیاد شنیده‌ام و اگر مجالی بوده
از گوینده‌اش پرسیده‌ام
که بر چه اساسی این قضاوت را در خصوص فرد مورد نظرش داشته است.
پاسخ‌هایی که دریافت کرده‌ام بسیار متنوع و متفاوت و بیشتر به یک یا چند ویژگی محدود بوده است و
از کنار هم گذاشتن این ویژگی‌ها و ساده‌سازی و پالایش آنها به موارد زیر رسیده‌ام.
البته چون معاشرت‌های من بیشتر در مجامع اقتصادی بوده است
که در آن از مدیران دولتی گرفته تا نمایندگان مجلس و سایر دستگاه‌ها و البته، به میزان بیشتری، مدیران بخش خصوصی رفت‌وآمد داشته‌اند
شاید روایی این ویژگی‌ها بیشتر درباره‌ی این گروه‌ها باشد .
اما آدم حسابی کیست؟

ادامه نوشته

چهار اصل کلیدی برای مدیران تازه کار:

 

🔸این کاملا طبیعی است که مدیران تازه کار در ابتدای مسیر مدیریتی شان درباره نقش جدیدشان و آنچه که باید و نباید انجام دهند دچار سردرگمی شوند. با این حال، اصولی چند در دنیای مدیریت وجود دارد که توجه به آنها از سوی نومدیران می‌تواند به موفقیت هر چه بیشتر آنها کمک شایانی کند که در ادامه به چهار مورد از مهم‌ترین آنها اشاره خواهد شد.

1⃣ اصل اول: کلمه «رئیس» را فراموش کنید

یکی از اصولی که نومدیران باید به یاد داشته باشند این است که به جای استفاده از عنوان رئیس برای خود از عناوینی همچون «هماهنگ‌کننده»، «رهبر تیم»، «برطرف‌کننده موانع» یا «مشاور» استفاده کنند.
استفاده از چنین عناوینی توسط نومدیران باعث می‌شود تا آنها روی نقش‌هایی متمرکز شوند که آنها را قادر می‌سازد تا اعضای تیم تحت رهبری شان را به گونه‌ای درست هدایت کنند. در واقع وظیفه شما به‌عنوان مدیر یک مجموعه این نیست که بر یکسری افراد ریاست کنید، بلکه کارکرد اصلی شما این است که کاری کنید افرادتان از تمام پتانسیل‌های شان برای رسیدن به بهترین عملکرد ممکن بهره ببرند.

2⃣ اصل دوم: راستگو باشید

هنگامی که مدیری با تمام کارکنانش شفاف و روراست باشد و آنها نیز نسبت به او چنین باشند آن‌گاه می‌توان از این مجموعه انتظار داشت تا به موفقیت‌های بزرگی دست یابند. حال سوال اینجاست که برای تحقق این خواسته و ایجاد جو سازمانی مبتنی بر صداقت چه اقداماتی را باید صورت داد؟

▪️خودتان را خوب بشناسید.
هر مدیری باید به خوبی نقاط قوت و ضعف و محدودیت‌ها و فرصت‌های رشدش را به خوبی بشناسد و بر اساس آنها برای مدیریت کارکنانش برنامه‌ریزی کند.

▪️حقایق را عاقلانه مطرح‌سازید.
مدیران می‌توانند حقایق و واقعیت را به راحتی و بدون بروز مشکلی خاص بیان کنند به شرطی که آنها را به شکلی معقول و سنجیده مطرح سازند تا از پیامدهای منفی و دردناک بیان حقایق بکاهند.

▪️با وحدت رویه و شفافیت تمام اقدام کنید.
مدیران در شروع کار باید توجه داشته باشند که در انتخاب واژگان و عباراتی که در تعامل با کارکنان شان استفاده می‌شود نهایت دقت و شفافیت را رعایت کنند تا از بروز ایهام و سردرگمی در افراد جلوگیری شود.

▪️به دیگران احترام بگذارید.
یک مدیر همیشه و در همه حال باید فرض را بر این بگذارد که همه کارکنان شایسته احترام بوده و افرادی ارزشمند هستند و بداند که اگر نسبت به افرادشان بی‌احترامی کرده یا آنها را فاقد ارزش و کارآیی بداند دیگر نمی‌تواند آنها را هدایت و رهبری کند.

3⃣ اصل سوم: از خود اشتیاق نشان دهید

این خیلی مهم است که مدیران خود را مشتاق دانستن و یاد گرفتن نشان دهند و خود را جای کارکنان بگذارند و بکوشند تا بفهمند در ذهن آنها چه می‌گذرد و آنها چه عقیده و ایده‌ای در سر دارند. در این شرایط خیلی خوب است که شما سراپا گوش باشید و با استفاده از تکنیک‌های گوش کردن فعال و واکنش نشان دادن به صحبت‌ها و ایده‌پردازی‌های آنها خود را مشتاق دانستن نشان دهید.

4⃣ اصل چهارم: انتظارات تان را خیلی شفاف بیان کنید

اگر می‌خواهید اعضای تیم تان همان چیزی را به شما تحویل دهند که شما می‌خواهید پس باید آن را با شفافیت و صراحت تمام بیان کنید تا همه بدانند چه باید بکنند و چه انتظاری از آنها می‌رود.
علاوه بر این لازم است که مدیران نسبت به سنجش عملکرد کارکنان حساسیت به خرج داده و در قبال خواسته‌هایی که از افراد دارند از آنها گزارش عملکرد بخواهند و به هیچ عنوان نباید نسبت به پیگیری ماموریت‌هایی که به افرادشان داده‌اند بی‌تفاوت باشند، چرا که این کار باعث تسری یافتن بی‌تفاوتی بین افراد و سپس کل مجموعه خواهد شد.

منبع: Forbes

🔳⭕️ مقالات مدیریتی(اشتیاق سازمانی):

 

🔴▪️افزایش اشتیاق پرسنل اثرات قابل توجهی در پارامترهای مثبت نیروی انسانی مانند رضایت شغلی، افزایش انگیزه های کاری، سلامت روانی در محیط کار، کاهش استرس و شادی بیشتر دارد. همزمان منجر به بهبود فاکتورهای کارایی یک سازمان میشود. بطور خلاصه آمارها نشان میدهد، در شرکتهایی که از نظر اشتیاق پرسنل جزء 25 درصد بالا هستند:

• 65درصد خروج نیروی انسانی کمتر
• 48 درصد کاهش حوادث ایمنی کار
• 41درصد کاهش خطاهای کیفی
• 37 درصد کاهش غیبت از کار
• 21 درصد افزایش بهره وری
• 22درصد سودآوری بالاتر
• و10 درصد افزایش در سنجش های رضایت مشتری وجود دارد. (Stephen Wendel,2014)

👈آخرین گزارش منتشر شده موسسه گالوپ ( معتبرترین موسسه سنجش و بهبود اشتیاق سازمانی در جهان) نشان میدهد سطح اشتیاق در کارمندان ایرانی 9 درصد و بسیار پایین تر از متوسط جهانی آن(16 درصد) میباشد. سطح اشتیاق کاری در اکثر کشورهای توسعه یافته بالای 30 درصد است. این آمار نشان میدهد که از هر 100 شاغل ایرانی تنها 9 نفر با علاقه و اشتیاق و متعهدانه کار می‌کنند!

🔳⭕️آموزه های مدیریتی (برنده‌های ثروت در سال ۲۰۱۸):

 

🔴▪️سال ۲۰۱۸ برای خیلی از سرمایه‌گذاران در سراسر دنیا، سال آشفته و متلاطمی بود، چرا که بازارهای سهام به واسطه اتفاق‌هایی مثل برگزیت و تنش‌های تجاری آمریکا و چین، تنزل زیادی داشتند.

〰با این حال، دارایی تعداد زیادی از میلیاردرهای دنیا خلاف جهت این مشکلات حرکت کرده و بیشتر شده است.

👈به‌طور کلی، ۱۰ ثروتمند برتر دنیا ظرف ۱۲ ماه گذشته، مبلغ ۶۴ میلیارد دلار به دارایی‌های خود اضافه کرده‌اند.

🤔البته این رقم اضافه شده، خیلی کمتر از سال ۲۰۱۷ است. در سال ۲۰۱۷ مجموع دارایی‌های ۱۰ ثروتمند اول دنیا ۲۰۴ میلیارد دلار بود.

👤جف بزوس :

در سال ۲۰۱۸، شرکت آمازون نه تنها در بازارهای نوظهوری مثل ترکیه و هند توسعه یافت، بلکه میزان سود آن رکورد شکست و دومین دفتر مرکزی آن در نیویورک افتتاح شد.

👤تاداشی یانای :

سهام میلیاردر ژاپنی و مالک شرکت مادر خرده‌فروشی زنجیره‌ای Uniqlo، از دسامبر ۲۰۱۷ حدود یک سوم افزایش یافته است. این شرکت ژاپنی همچنین گزارش کرده که برای اولین بار در سال ۲۰۱۸ فروش بین‌المللی Uniqlo از فروش داخلی شرکت بالاتر رفته است.

👤واگیت آلکپروف :

در سال ۲۰۱۸ سود شرکت لوک‌اویل (Lukoil) که آلکپروف مدیر عامل آن است، به دلیل بالا رفتن قیمت نفت و گاز و پایین آمدن ارزش روبل روسیه، جهش داشت. سهام این شرکت ظرف مدت یک سال ۲۹ درصد افزایش ارزش را ثبت کرده است.

👤روپرت مرداک :

با اینکه سهام شرکت رسانه‌ای مرداک - مالک روزنامه‌های وال استریت ژورنال و نیویورک پست – در سال گذشته ۲۶ درصد تنزل کرده بود، اما سهام هلدینگ بزرگ‌تر او به نام ۲۱st Century Fox،
پیش از تکمیل شدن ادغام با شرکت دیزنی ۴۲درصد افزایش ارزش داشت.

👤لئونید میخلسون :

قیمت سهام شرکتی نوواتک (Novatek)، یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان مستقل نفت خام و گاز طبیعی در روسیه، با توجه به قیمت‌های داخلی بالاتر و افزایش تقاضای بین‌المللی، ۶۵ درصد افزایش یافت که رقم بسیار قابل توجهی است. میخلسون که ۲۵درصد سهام نوواتک را در اختیار دارد، رئیس هیات‌مدیره این شرکت است.

👤گنادی تیموشنکو :

تیموشنکو در کسب‌وکارهای مختلف روسیه سهام دارد؛ از جمله مالکیت ۲۳ درصد شرکت نوواتک و همچنین ۱۷ درصد سهام شرکت خصوصی پتروشیمی سیبور متعلق به تیموشنکو است. او روابط نزدیکی با رئیس‌جمهور روسیه دارد.

👤استیو بالمر :

بالمر اوایل سال ۲۰۱۸ اعلام کرد که سهامش را در شرکت مایکروسافت – که از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۴ مدیر عامل آن بود – حفظ کرده است. این اتفاق خوبی برای بالمر بود، چون سهام این شرکت نرم‌افزاری به دلیل فعالیت در خدمات ابری در همین سال ۲۰ درصد افزایش یافت و به رشد درآمد او انجامید.

👤موکش آمبانی :

ثروتمندترین فرد هند سال بسیار خوبی را پشت سر گذاشت. سرمایه‌گذاری۳۳میلیارد دلاری شرکت او
بنام Reliance Industries، روی سرویس پهنای باند ۴G به نام جیو (Jio)، توانست از شروع فعالیت در سال ۲۰۱۶ بیش از ۲۵۰ میلیون مشتری جدید جذب کند.

👤بیل‌گیتس :

بیل‌گیتس که ۲۴ سال ثروتمندترین فرد آمریکا بود، اوایل امسال جایگاه خود را به جف بزوس داد، اما او چهار سال بعد از استعفا دادن به‌عنوان رئیس مایکروسافت و فروختن بخش عمده‌ای از سهامش، هنوز از این شرکت درآمد قابل توجهی دارد.

👤ایلان ماسک :

قیمت سهام شرکت تسلا در پایان سال به دلیل بالا رفتن فروش خودروهای برقی Model ۳ محبوب این شرکت، افزایش یافت. حدود نیمی از افزایش ارزش خالص دارایی او ناشی از افزایش ارزش سهام شرکت فضایی اسپیس ایکس بود که ماسک یکی از بزرگ‌ترین سهامداران آن است.

علم بهتراست یا ثروت ؟!


هیچکدام؛ فقط مدیریت عمر!

▪️بگذارید با یک مقدمه تکراری، تکراری و تکراری شروع کنیم: علم بهتر است یا ثروت؟ البته پاسخ این سؤال در روزگار ما کاملا مشخص است؛‌ برای جوان‌ترها که ثروت بهتر است. چرا ثروت بهتر است؟ به این دلیل ساده که نبود آن، حسابی اوضاع‌شان را به‌هم ریخته است. ازدواج می‌خواهند کنند، ثروت؛ کار می‌خواهند راه بیندازند، ثروت؛ سفر داخله و خارجه می‌خواهند بروند، ثروت؛ بچه‌دار می‌خواهند بشوند، ثروت و... این سیاهه را خودتان می‌توانید پر و پیمان‌تر کنید.

🔰اما حالا بگذارید از راز مهم‌تری برایتان صحبت کنم: حقیقتش نه علم بهتر است، نه ثروت، مدیریت عمر از همه آنها بسیار بهتر و بهتر و باز هم بهتر است. مدیریت درست عمر، هم برایتان تولید علم می‌کند، هم تولید ثروت. اما اگر عمرتان را درست مدیریت نکنید، نه علمی در میان خواهد بود، نه ثروتی، نه چیز دیگری. یاد حدیثی از حضرت رسول می‌افتم که نزدیک به این مضمون را فرموده‌اند که نسبت به عمر خودتان، بخیل‌تر باشید تا نسبت به مال و اموال و ثروت خودتان. می‌بینید، ظاهرا چیزهای مهم‌تر از دوگانه علم-ثروت هم وجود دارد.
این را هم گفته باشم که این کشف، کشف خود من نیست؛ ما هم ریزه‌خوار سفره بزرگان هستیم.البته مصداق کامل استفاده درست و کامل از عمرراهم هرکدام برای خودمان داریم ؛افرادی که یک مدیریت درست و حسابی عمر در زمانه ماداشته ودارند

💢ما در روزگاری زندگی می‌کنیم که فشارهای اقتصادی زیادی دارد ما را اذیت می‌کند. بخشی از آن دست خودمان نیست و بخشی نیز ناشی از بی‌خردی خودمان است. همین فشارها، باعث تغییر رویه زندگی ما شده است. همه دوست دارند مسیری را بروند که سریع‌تر به مال ‌و منال و ثروتی برسند. این بد است؟ نمی‌توانیم بگوییم بد است. بالاخره بخشی از آن، واکنشی است به شرایط امروز جامعه ما. اما همین رویه، وضعیت زندگی ما را حسابی به‌هم‌ریخته است.
همه بحث ما، همان سؤال تکراری تکراری تکراری ابتدای مطلب است: علم بهتر است یا ثروت. به قول بزرگان مدیریت عمر از همه آنها بهتر است.

♨ می‌دانم که این روزها همه درگیر نداشتن پول یا کمبود آن هستند. می‌دانم که شما بیشتر دوست دارید که امنیت مالی برای امروز و فردا داشته باشید. می‌دانم که بیشتر شما پولدار و ثروتمند‌شدن را ترجیح می‌دهید به عالم و دانشمند و متخصص‌بودن. اما هیچ وقت این گفته بیل گیتس، ثروتمندترین مرد جهان را فراموش نکنید. روزگاری در جمع دانشجویان سخنرانی می‌کرد. از او درباره راه و رسم میلیاردر‌شدن پرسیده بودند.

🔻 پاسخ داد که این سؤال مدت‌هاست که موضوعیت ندارد و متعلق به تاریخ‌های گذشته است؛ الان شما باید به کاری که دوست دارید و علاقه‌مندید بپردازید، بقیه اتفاق‌ها خودبه‌خود می‌افتد. باور کنید اگر نصیحت فردی مثل بیل را نخواهیم قبول کنیم، این دیگر کم‌لطفی است؛ هرچه باشد، در دهه‌های بعدی زندگی، همین بذرهایی که این روزها کاشته‌اید یا دارید می‌‌کارید برداشت خواهید کرد...

⛔️ بولدوزر نباشید ( راهکاری برای حل تعارض در محیط کار):

 

اگر از رفتار همکارانتان در سازمان رنجیده‌اید و می‌خواهید از او انتقاد کنید، مراقب جمله بندی‌هایتان باشید.
برای اینکه نقشه ما به تغییر رفتار او منجر شود، در جریان این گفتگو، هرگز نباید خود همکارتان و شخصیتش را زیر سوال ببری، بلکه روی یک رفتار خاصش تمرکز کنید و تنها از آن رفتار انتقاد کنید.

گذشته از این باید با ظرافت به همکار یا مدیر مقابلتان نشان دهید که هنوز هم برایتان دوست داشتنی یا قابل احترام هست و تنها مشکل میان شما یک یا چند رفتار بخصوص است.

‌‎۳۰ نکته‌ی طلایی برای موفقیت ‌‎در زندگی و کسب‌وکار:

 

‌‎موفقیت در زندگی و کسب‌وکار چیزی نیست که نیاز به یک اکسیر جادویی داشته باشد و فقط بعضی از آدم‌های خاص به آن دسترسی داشته باشند. گاهی اوقات با رعایت کردن برخی نکات اصلی و در واقع طلایی می‌توانید به موفقیت‌های چشم‌گیری در زندگی و کار خود برسید. در كانال تلگرام نخبگان كارآفرين با ما همراه باشید تا ۳۰ نکته‌ی طلایی برای موفقیت در زندگی و کسب‌وکار را بدانید.

‌‎۱. به خودتان و توانایی‌تان باور داشته باشید
‌‎۲. بیش از حد کمال‌گرا نباشید
‌‎۳. برای ثبات بکوشید
‌‎۴. هرگز ناامید نشوید
‌‎۵. اهداف روزانه را مکتوب کنید تا حتما انجام دهید
‌‎۶. نخستین گام را با اعتمادبه‌نفس و بدون ترس بردارید
‌‎۷. نفرت را از زندگی‌تان دور کنید
‌‎۸. روابط مناسبی با اطرافیان خود برقرار کنید
‌‎۹. عمل‌گرا باشید
‌‎۱۰. انرژی مثبت داشته باشید
‌‎۱۱. شک و تردید را از خودتان دور کنید
‌‎۱۲. برای سلامت‌تان اهمیت قائل شوید
‌‎۱۳. ترس از خطر کردن را به خودتان راه ندهید
‌‎۱۴. از تقلب و مکر و حیله دوری کنید
‌‎۱۵. مدیتیشن و تفکر عمیق را فراموش نکنید
‌‎۱۶. به ارزش‌های درونی‌تان اهمیت دهید
‌‎۱۷. ذهن باز و رو به آینده‌ای داشته باشید
‌‎۱۸. با افراد موفق معاشرت کنید
‌‎۱۹. اراده و خواست شما مهم است
‌‎۲۰. به پیشرفت‌های کوچک بها بدهید که به نتایج بزرگ می‌رسند
‌‎۲۱. صبور باشید و زمان کافی را صرف کنید
‌‎۲۲. همیشه عصبانیت خود را کنترل کنید
‌‎۲۳. سحرخیزی را سرلوحه برنامه زندگیتان بگذارید
‌‎۲۴. شما همان چیزی خواهید بود که فکر می‌کنید
‌‎۲۵. سرتان را از مشغولیات مختلف خلوت کنید
‌‎۲۶. نگرش صحیح و کنترل بر زندگیتان داشته باشید
‌‎۲۷. بدانید که همه حامی شما نخواهند بود
‌‎۲۸. به موضوعات پیش پا افتاده توجه نکنید
‌‎۲۹. به تغییر اهمیت دهید
‌‎۳۰. ارزش‌های زندگی‌تان را بشناسید

🔳⭕️آموزه های مدیریتی (سردرگمی‌های مدیران تازه کار):

 

🔴▪️سردرگمی‌های پیش روی مدیران تازه ‌کار در ابتدای دوران مدیریت ‌شان کمابیش مشابه است و تداوم یافتن این سر درگمی ‌ها و ابهامات در بلند مدت می‌ تواند به بهای عملکرد ضعیف و تصمیم ‌گیری ‌های مخربی تمام شود که در نهایت موجب برکناری مدیر تازه ‌کار خواهد شد.
👈در ادامه به پنج مورد از مهم‌ترین و متداول ‌ترین آنها و اشتباهاتی که ممکن است در نتیجه تداوم این سردرگمی‌ها روی دهد اشاره خواهد شد.

1⃣ نمی‌داند که دیگر یک کارمند نیست:
خیلی از مدیرانی که ارتقای درون سازمانی پیدا کرده و از موقعیت کارمندی به موقعیت مدیریت رسیده ‌اند به خوبی درک نکرده‌اند که دیگر یک کارمند معمولی نیستند و باید افکار، رفتارها و استراتژی ‌هایی متفاوت و متمایز از دوران کارمندی شان از خود بروز دهند.

2⃣ می‌خواهد مقتدر و دانای کل باشد:
دخالت مستقیم مدیران در امور جزئی نتیجه ‌ای جز گرفتار شدن و شلوغ شدن سرشان نخواهد داشت و این برای مدیران تازه ‌کار یک عذاب بزرگ و غیر قابل تحمل خواهد بود. پس بهتر است که خود را بیهوده درگیر جزئیات کارها و امور نکرده و دست به تفویض اختیارات بزنند.

3⃣ به دیگران مجال و فرصت عرض‌اندام نمی‌دهد:
فکر می ‌کند خودش می ‌تواند کارها را سریع تر و بهتر پیش ببرد و مطمئن تر است اگر همه کارها مستقیم زیر نظر او صورت پذیرد. حال آنکه این کار نتیجه ‌ای جز ایجاد مشغله و کاهش بهره ‌وری در پی ندارد. پس بهتر است بجای ماهی گرفتن برای کارکنان به آنها ماهی گیری بیاموزد.

4⃣ نمی‌تواند بین انجام وظیفه و نظارت تعادل ایجاد کند:
بهتر است که مدیران تازه ‌کار با تدوین استراتژی ‌های هدفمند و خلاقانه از بار کاری ‌شان بکاهند و پس از آن بتوانند به وظایف نظارتی و تیم‌سازی شان بپردازند. گاهی مدیران نمی توانند در انجام وظیفه و نظارت بر اعضا تعادل ایجاد کنند و از یکی یا هر دو عقب می مانند.

5⃣ با کارکنانش روراست و شفاف نیست:
مثلاً وقتی پروژه ای را به فردی واگذار می ‌کند در ذهن انتظار دارد که پروژه به بهترین شکل انجام شود و بهترین نتایج حاصل‌ آید اما این خواسته ‌ها را به زبان نمی ‌آورد و فکر می ‌کند که فرد خودش می ‌داند که چه باید بکند و مدیر چه توقعی از او دارد حال آنکه چنین نیست.

«درماندگیِ آموخته شده» چیست؟

 

مارتین سلیگمن و همکاران‌ش در دهه 60 میلادی در دانشگاه آکسفورد بر روی واکنش سگ‌ها به شوک الکتریکی مطالعه می‌کردند. در این پژوهش سگ‌ها در قفسی مخصوص قرار می‌گرفتند سپس از کف قفس به آن‌ها شوک داده می‌شد. دسته اول سگ‌ها قبل از شروع شوک یک زنگ هشدار می‌شنیدند اما دسته دوم بدون هشدار مورد شوک قرار می گرفتند.

سگ‌ها برای نجات پیدا کردن، کافی بود از روی دیواره‌ی کوتاه بپرند و به سمت دیگر بروند. دسته‌ی اول که هیچ تجربه‌ای از شوک نداشتند خیلی زود راه فرار را پیدا کردند و از روی دیواره پریدند. دسته دوم سگ‌ها که یاد گرفته بودند با پوزه‌ی خود شوک را قطع کنند، این بار هم خیلی زود متوجه شدند که با پریدن از دیواره می‌توانند خود را نجات دهند. اماجالب اینجا بود که بیشتر سگ‌های دسته سوم که در مرحله قبل هیچ راه نجاتی برای فرار از شوک نداشتند، این بار هم برای فرار کاری نکردند. آن‌ها روی کف برق دار قفس خوابیدند و شروع به زوزه کشیدن کردند!

💢مارتین سلیگمن نام این وضعیت سگ‌های نالان را «درماندگیِ آموخته شده» گذاشت. سگ‌ها چون در مرحله‌ی قبل بارها تلاش‌شان برای نجات با شکست مواجه شده بود، فکر می‌کردند که این بار نیز هیچ راهی برای فرار ندارند. آن‌ها نالان رنج شوک‌الکتریکی را تحمل می‌کردند تا تمام شود.

با انجام آزمایش‌های دیگر سلیگمن متوجه شد که این وضعیت درباره انسان‌ها و حتی جامعه‌ی انسانی نیز صادق است. سلیگمن پی‌ برد که درماندگی آموخته شده می‌تواند از مهم‌ترین دلایل افسردگی باشد.

🔻 او درماندگی آموخته شده را به دو دسته تقسیم کرد عمومی و فردی. درماندگی عمومی حالتی است که فرد شرایط، جامعه و دیگران را مقصر شکست می‌داند و در درماندگی فردی، شخص خودش را سرزنش می‌کند که برخلاف دیگران توانایی انجام کاری را ندارد.

♨️«فلاکت آموخته شده یا learned helplessness یکی از اثرات جدی در عدم موفقیت افراد/ملل شناخته می‌شود. اگر شخص/گروه/ملت به درماندگی خو کرد یاد گرفت که فلاکت‌ش درمانی ندارد، دست از تلاش می‌کشد.

درماندگی آموخته شده آیا تجربه‌ی آشنایی نیست؟

شش شخصيت معروف جهان که از شکست به موفقيت رسيدند:


قصه‌ آدمهایى که يک‌شبه به موفقيت مي‌رسند، قصه‌های جذابی هستند که ما هميشه دوست داريم بشنويم و از آنها انگيزه بگيريم. اما داستان واقعی موفقيت چيز ديگريست. به اين شش مثال نگاه کنيد تا ديد شما نسبت به موفقيت و شکست عوض شود.

- جی. کی. رولينگ، نويسنده مجموعه رمان هاي هری پاتر
نويسنده‌ای که به معرفی نياز ندارد و امروزه از ملکه‌ی انگلستان هم ثروتمندتر است. رولينگ در حالی اولين رمان هری پاتر را با ماشين تحرير مي‌نوشت که به تازگي طلاق گرفته بود، آهی در بساط نداشت و مجبور بود فرزندش را به تنهايی بزرگ کند. دوازده ويراستار داستانِ او را رد کردند، تا اينکه يک ويراستار مهربان دست‌نوشته‌ی او را قبول کرد و البته به او توصيه کرد به دنبال کار ديگری باشد؛ چرا که کتاب‌های کودکان، چندان فروش خوبي ندارند! بقيه داستان را که خودتان می دانيد!

- والت ديزنی، بنيانگذار ديزنی
قبل از آنکه بتواند کسی را براي سرمايه‌گذارس روی پروژه‌ی «دنيای ديزنی» متقاعد کند، ۳۰۲ بار پيشنهادش رد شده بود. شايد باور نکنيد که والت از کار قبلی‌اش، به علّتِ فقدان تخيل کافی اخراج شده بود! او اکنون و برای هميشه، یکی از بزرگترين هنرمندان جهان است.

- آلبرت انيشتن، فيزيکدان و برنده جايزه نوبل تا چهار سالگی اصلاً صحبت نمیکرد و از آنجايی که تا هفت سالگی حتی يک کلمه هم نمیخواند، مشکوک به معلوليت ذهنی بود.

- استيون اسپيلبرگ، فيلمساز
او ميخواست فیلمسازی را ياد بگيرد. بنابراين برای دانشگاه فيلم کاليفرنيای جنوبی درخواست فرستاد و البته رد شد. آنهم دوبار! آيا اين مسئله او را متوقف کرد؟ هرگز. برای يک مدرسه فیلمسازی ديگر درخواست فرستاد و حالا شما می‌توانيد موفقيتش را ببينيد.

- گروه بيتلز، گروه پرآوازه موسیقی
نامه‌ی ردی که آنها از يک تهيه‌کننده دريافت کردند، به اندازه‌ی خود گروه معروف شد. در آن نامه نوشته شده بود: «بيتلز، آينده‌اي در دنیای موسیقی ندارد.» اما نااميد نشدند تاريخ موسيقي را به دو قسمت تبديل کردند: قبل از بيتلز و بعد از بيتلز!

- مايکل جردن، بسکتباليست اسطوره ای
در تيمِ بسکتبالِ دبيرستان قبولش نکردند؟ مشکلی نيست. ادامه داد و بعدا بهترين و معروف‌ترين بازيکن بسکتبال همه‌ی اعصار شود.

فقط خودت باید بخواهی 💪

🔴▪مقاله ( 10 تکنیک بازاریابی مناسبتی که باید از برندهای بزرگ یاد گرفت.):

 

(بخش سوم)

سر و صدا کردن در تولد دومین دهه تاسیس درست به مانند همه مراسم ها تم اصلی تاثیر مهمی روی جو کلی و تجربه افراد حاضر دارد. در حقیقت خلق یک تم خاص و زیبا یاد مراسم شما را تا مدت ها در ذهن مخاطب زنده نگه خواهد داشت. فیس بوک به عنوان غول دنیای شبکه های اجتماعی به خوبی از این نکته آگاهی داشت. برهمین اساس آنها تم اصلی مراسم سالگرد تاسیس شان را مانند جشن تولدهای 20سالگی شلوغ و پر سر و صدا قرار دادند. نکته جالب در مورد این مراسم تهیه خوراک خبری برای به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی است. به این ترتیب فیس بوک با پوشش دقیق و مناسب مراسمش توجه بسیاری از کاربران را به خود جلب کرد.

🔴▪️نتیجه گیری راهبردی:

داشتن یک تم خاص توانایی تغییر سرنوشت مراسم را دارد. فرقی ندارد که در حال تدارک جشن تولد برای کارمندان تان هستید یا مراسم تاسیس شعبه جدید شرکت، در هر صورت به یک تم اصلی نیاز خواهید داشت.
6⃣ Adobe MAX:

👈استفاده خلاقانه از پروژکتور
یک مراسم برای ماندگاری در ذهن مخاطب ها باید بسیار خاص باشد. خوشبختانه این نکته به خوبی از سوی برند Adobe فهمیده شده است.
☝️بر این اساس آنها برای معرفی سرویس Adobe MAX از پروژکتورهای قوی برای نمایش تصاویر دلخواه شان روی دیوارهای موردنظر در سطح شهر استفاده کردند. به این ترتیب حتی در طول روز نیز پروژکتورهای شرکت مشغول به فعالیت بودند.

⭕️▪️نتیجه گیری راهبردی:

حتی اگر شما در حال تدارک مراسمی کوچک تر برای برندتان هستید، استفاده از شیوه Adobe گزینه منطقی به نظر می رسد. در حقیقت چنین اقدامی هنوز هم تازگی خود را برای مخاطب حفظ کرده است. پس پیش از همه گیر شدن نسبت به اخذ آن در برنامه تان اقدام کنید.

"اصول سى گانه اعتماد به نفس":


اصل_پنجم :

خود احساسى ( احساس خودشايستگى، خودسالارى و احساس شخصيت).
انسان تكنولوژى فكرى بايد مرتباً خود را احساس كند، احساس شايستگى، احساس زيبايى خود،احساس شخصيت خداگونه خود و احساس خودسالارى.
انسانهايى كه در دنيايى از خودآگاهى زندگى مى كنند مرتباً خود زيبايشان را باور مى كنند و در نتيجه در خود شخصيت مى سازند.خود را باور كنيد تا خود را زيبا ببينيد. اصل خودشايستگى از اصول مهم اعتماد به نفس است آن را با تمام وجود احساس كنيد.
"من به خود افتخار مى كنم"

🔴▪️۳۱ روش برای خراب کردن یک سخنرانی عالی :

حتی یک ایده‌ی فوق‌العاده هم چنانچه درست بیان نشود، ارزش خود را برای مخاطب از دست خواهد داد.

🎙با ما همراه باشید تا ۳۱ موردی را که می‌توانند سخنرانی موفقیت آمیز و جذاب شما را به‌معنای واقعی کلمه نابود کنند، به شما معرفی می‌کنیم


‍ ۱۶〰کلمات یا صداهای نامفهوم
به‌کاربردن کلماتی مثل �در واقع�، �مثلا� یا صداهای نامفهوم مثل �امم�، هنگامی‌که در بین سخنرانی به چیزی فکر می‌کنید، چندان جالب و حرفه‌ای نیست.
۱۷〰وجود مواردی که حواس مخاطب را پرت می‌کنند
شما کمتر از ۱۰ ثانیه فرصت دارید تا توجه مخاطب‌تان را جلب کنید. پس بهتر است در این مدت تمام توجه مخاطب به شما باشد و اگر چیزی منجر به عدم تمرکز و توجه شما می‌شود، آن را حذف کنید.
۱۸〰ناتوانی در ایجاد انگیزه در مخاطب
یک سخنرانی خوب باید مخاطبان را تشویق کند و واکنش مخاطب را برانگیزد.
۱۹〰توزیع‌نکردن برگه‌های یادداشت
اگر محتوای سخنرانی شما حاوی مطالبی است که بعدا برای شنوندگان مفید و لازم خواهد بود، بهتر است خلاصه‌ای از سخنرانی را به صورت تیتروار داخل برگه‌ای بنویسید و برگه‌ها را بین مخاطبان توزیع کنید.

۲۰〰عذر و بهانه‌های شخصی
سعی نکنید تا با بهانه‌هایی مثل �امروز کمی کسالت دارم�، �هیجان دارم� و… آماده‌نبودن‌تان را برای سخنرانی توجیه کنید و سطح انتظار مخاطب را پایین بیاورید.

۲۱〰روخوانی اسلایدها
البته که مخاطبان شما سواد خواندن دارند و خودشان هم می‌توانند بدون نیاز به شما متن اسلایدها را بخوانند، پس بهتر است اسلایدها را روخوانی نکنید، چراکه این مورد یکی از خسته‌کننده‌ترین کارها از نظر مخاطب است.

۲۲〰تبلیغ
به‌محض اینکه مخاطب احساس کند شما در حال تبلیغ و بازاریابی هستید، جذابیت سخنرانی شما برای مخاطب از بین می‌رود.

۲۳〰ردکردن اسلایدها
حتی اگر زمان کمی دارید و باید سخنرانی را به پایان برسانید، اسلایدها را نخوانده رد نکنید.

۲۴〰حرف‌زدن رو به دیوار
هنگام صحبت با مخاطبان‌تان ارتباط چشمی برقرار کنید و نگاه‌تان را از آنها ندزدید.
۲۵〰اسلایدهای دنباله‌دار
سعی کنید هر اسلاید شما حاوی مطلب مستقل باشد و از اسلایدهای دنباله‌دار پرهیز کنید.

۲۶〰ضربه به میکروفن
برخی سخنران‌ها قبل از شروع سخنرانی به میکروفن ضربه می‌زنند و هم‌زمان از مخاطبان سؤال می‌کنند: �آیا صدای من را دارید؟� بهتر است به میکروفن ضربه نزنید.

۲۷〰زیاده‌گویی
بهتر است در ارائه‌ی اطلاعات به مخاطب افراط نکنید، چراکه این کار باعث کسلی مخاطب خواهد شد که به ادامه‌ی صحبت‌هایتان گوش ندهد.
۲۸〰داستان‌ سفر
برای مخاطبان‌تان زیاد مهم نیست که در فرودگاه، تاکسی و هتل برای شما چه اتفاقاتی افتاده است.

۲۹〰طرح سؤال‌های دشوار
پرسیدن سؤال‌هایی که شنوندگان قادر به پاسخ‌گویی آنها نیستند، شما را فردی ازخودراضی جلوه می‌دهد.

۳۰〰نظرات بی‌اساس
از ارائه‌ی نظراتی که ازلحاظ علمی بی‌پشتوانه هستند، پرهیز کنید.

۳۱〰اسلایدهای ناخوانا و مبهم
سعی کنید اسلایدهای سخنرانی، هم ازلحاظ مفهوم و محتوا و هم ازلحاظ ظاهری برای مخاطب گیرا و واضح باشد.

💢💢15 اشتباه ویرانگر روانشناختی در معاملات 👇👇👇👇👇

 

1 - ترس رسیدن قیمت به حدضرر یا ترس از ضررکردن
2 - خروج خیلی زود از معاملات
3 - امید و آرزوی بی‌جهت با مواجه با واقعیت تلخ بازار.
4 - خشمگین شدن پس از یک معامله ضررده به دلیل احساس قربانی بودن در دست بازار
5 - معامله با پولی که توانایی از دست دادنش را ندارید یا معامله با وام و پول قرضی
6 - افزودن به معامله ضررده (خرید سهام در روند نزولی برای کم کردن میانگین خرید)

7 - خریدوفروش هیجانی
8 - شادی بیش از اندازه پس از یک معامله سودده
9 - محدود کردن سود به دلیل عزت نفس پایین
10 - پیروی نکردن فرد از سیستم معاملاتی خود
11 - زیاد فکر کردن به یک معامله پیش از ورود - شک کردن به درستی یک معامله پس از ورود
12 - معامله کردن با حجم نادرست و عدم مدیریت ریسک
13 - معامله بیش از حد به دفعات زیاد
14 - ترس از معامله کردن به دلیل نداشتن سیستم معاملاتی و ترس از اتفاقات غیرقابل انتظار
15 - تحریک‌پذیر و تندخو شدن پس از روز معاملاتی

🔆7 عبارت نیروبخش که در زمان های سختی باید به خود بگویید:

 

1- "هیچ چیز دائمی نیست"
هر شب سیاه است اما روز بعد، خورشید طلوع می کند. ممکن است هم اکنون شرایط خوب نباشد اما ناگهان شرایط تغییر می کند.

2- "زخم های من نشانه قدرت است نه ضعف"
بسیاری از مردم نگران این هستند که تجربه های بد به آنها آسیب می رساند اما در واقع، آنها را قوی تر می کند.

3- "زمانی که دیگران منفی بافی می کنند، من می توانم مثبت باقی بمانم"
برخی اوقات در زندگی، مردم تلاش می کنند که شما را پایین بکشند اما شما نباید به آنها گوش دهید.

4- عبور از رنج، مرا داناتر می سازد"
هر تجربه دردناک، درسی است که شما می توانید آن را فرا گیرید.

5- "حتی زمانی که در حال کشمکش هستم، رو به جلو حرکت می کنم"
کشمکش ها به شما کمک می کنند که در زندگی پیشرفت کنید تا به شادمانی حقیقی دست یابید.

6- "ترس هیچ چیز را عوض نمی کند"
اگر همواره روی اتفاقات بدی که می توانند به وقوع بپیوندند تمرکز کنید، هیچگاه به حداکثر توانتان دست پیدا نمی کنید.

7- "بهترین گزینه، ادامه دادن است"
زندگی شما را به زمین می زند اما شما باید برخیزید؛ دوباره و دوباره و دوباره.

🔳⭕️آموزه های مدیریتی (دزدی ملایم):

 

🔴▪️در دوران دانشجویی، پنیرتان را از یخچال مشترک خوابگاه کش رفته اند؟

🥕راستش را بگویید آن سال ها با دیدن شیشه مربای هویج متعلق به یکی از دانشجویان، بی آن که به او بگویید، کمی از آن را نخورده اید؟! نه شما "دزد" بودید و نه آن دانشجو یا دانشجویانی که پنیرتان را یواشکی برداشته بودند. اگر به جای پنیر یا مربا، داخل یخچال "پول" دیده بودید، آن را بر نمی داشتید و آن دانشجویان هم همین طور.

〰این، موضوعِ آزمایش دکتر دن آریلی است که در زمینه اقتصاد رفتاری پژوهش می کند. او در تعدادی از یخچال های خوابگاه دانشجویی دانشگاه MIT آمریکا 6 بسته کوکاکولا قرار داد. همه نوشابه ها ظرف 72 ساعت توسط دانشجویان برداشته شدند. آریلی در ادامه به جای نوشابه، پول در یخچال ها گذاشت. همان دانشجویانی که نوشابه ها را برداشته و خورده بودند، به پول ها دست نزدند و سرانجام خود دکتر آریلی، پول ها را جمع کرد.
او آزمایش های بیشتری انجام داد. مثلاً در یک آزمایش به دانشجویان تعدادی سوال دادند؛ به آنها گفته شد به ازای هر پاسخ صحیح، مبلغی پول نقد می گیرند. به گروه دیگر گفته شد در قبال هر پاسخ صحیح، ژتونی می گیرند و می توانند آن ژتون را در همان اتاق، به پول نقد تبدیل کنند.

👈 نکته این بود که هر دانشجو، خودش تعداد پاسخ های صحیح اش را می شمرد و به ممتحن اعلام می کرد و بر اساس خوداظهاری، «پول» یا «ژتون قابل تبدیل به پول» می گرفت.*
فکر می کنید دانشجویان کدام گروه بیشتر مرتکب تقلب شدند؟

💰 دانشجویانی که قرار بود پول بگیرند، کمتر تقلب کردند ولی گروه دیگر با ناراستی، نمرات خود را بیش از واقعیت اعلام کردند.
علت این است: انسان ها نسبت به "پول" حساسیت بیشتری دارند و اگر درستکار باشند، هرگز به "پول" دیگران تعدی نمی کنند اما این حساسیت در قبال اشیاء دیگری که آنها نیز ارزش پولی دارند، کمتر می شود؛ شاید اسم این پدیده را بتوان "دزدی ملایم" گذاشت. آزمایش دانشجویان و پول و ژتون را مرور کنید: وقتی قرار بود "پول" بگیرند، کمتر تقلب می کردند ولی وقتی قرار بود "ژتون" بگیرند بیشتر تقلب کردند و حال آن که می دانستند می توانند آن ژتون ها را در همان اتاق تحویل دهند و در مقابلش پول بگیرند.

👤پیشنهاد فردی:

به عنوان یک انسان درستکار، حواس تان به این باشد که ممکن است در قبال اموال غیر پولی دیگران، حساسیت کمتری داشته باشید و ناخودآگاه به حقوق آنها تعدی کنید.
مثلاً وقتی حواس رئیس تان نیست، ممکن نیست یواشکی از جیب اش 10 هزار تومان بردارید (اصلاً در شأن شما نیست و حتی فکر کردن به آن هم توهین آمیز است) اما بارها و بارها از تلفن اداره برای کار شخصی تان استفاده کرده اید در حالی که تلفن همراه تان روی میزتان قرار داشت. در واقع با این کار، از جیب مدیرتان حتی بیش از 10 هزار تومان نیز برای تلفن های شخصی تان برداشت کرده اید اما غیر مستقیم.
شما ممکن نیست از حسابداری شرکت تان 5 هزار تومان پول بردارید، ولی به راحتی یک دسته کاغذ را به خانه می برید.

🤔مثال های دیگر:

کارگری که پولی را مستقیم نمی دزدد ولی کم کاری می کند، مسافری که از پتوی مسافرتی که داخل پرواز به او داده اند خوشش آمده و آن را درون کیفش می گذارد، یک مشتری که کتی را می خرد و از آن خوشش نمی آید و آن را بدون کندن اتیکت به فروشنده بر می گرداند ولی نمی گوید که وقتی کت دستش بوده، گوشه ای از آن به لبه میز گرفته و نخ کش شده است، ناشری که کتاب دیگری را بدون اجازه اش چاپ می کند و ... دهها مثال دیگر.
یادمان باشد که هر آنچه ارزش مالی دارد، درست مانند خود پول است و همان طور که در قبال پول و دزدی آن، حساس هستیم درباره دیگر چیزهایی که ارزش پولی دارند نیز حساس باشیم.

💡پیشنهاد سازمانی:

به عنوان صاحب یک کار و کسب، ساز و کارهای سازمانی را طوری بچینید که مراقبت از اموال سازمان نیز همانند مراقبت های پولی به رسمیت شناخته شود. به یاد داشته باشید که بسیاری از انسان های درستکار و شریف، در برابر اموال دیگران به اندازه پول دیگران حساس نیستند. یک آمار نشان می دهد که زیان وارده از محل تقلب در بازگرداندن لباس ها به فروشگاه های لباس فروشی، از کل خرده دزدی ها در آمریکا بیشتر است.

📝پیشنهاد تربیتی:

به فرزندان خود، حفظ حقوق دیگران را به طور مشخص و با تعیین مصداق ها و گفتن مثال ها یاد دهید؛ به آنها بگویید که هر آنچه مشخصاً متعلق به خودشان نیست، اعم از پول و اشیاء دیگر، قطعاً متعلق به دیگری است و تنها با اجازه مشخص صاحبان آنها می توانند از آنها استفاده کنند.

📚 منبع: کتاب نابخردی‌های پیش‌بینی پذیر؛
📝نوشته :دن آریلی

🔳نو آوری چگونه منتشر می شود❓

 

🏎مدل تسلا🏎

🔅مزیت نسبی:
🤔آیا بهتر از محصولاتی است که جایگزین آنها می شود؟
1⃣مناسب تر از دیدگاه محیطی زیستی ارزانتر در مسافت های طولانی
2⃣اما بسیار گرانتر


🔅سازگاری :
🤔آیا با ارزش و تجارب فعلی سازگاری و تطابق دارد؟
1⃣شما همانگونه رانندگی می کنید که با خودرو دیگری رانندگی می کنید.
2⃣اما ایستگاه های شارژ به فراوانی قابل دسترسی نیستند.

🔅پیچیدگی:
🤔آیا استفاده و کارکردن با آن دشوار است؟
1⃣می تواند از لحاظ تکنولوژیک پیچیده به نظر بیاید.

🔅امکان تست :
🤔آیا می توان از خودرو رابصورت محدود امتحان کرد؟
1⃣امکان درخواست تجربه رانندگی با خودرو از روی سایت یا نمایندگی های فروش.
2⃣تست خودرو مخصوص افراد مهم

🔅دیده شدن :
🤔آیا استفاده از خودرو و تاثیر آن درزندگی مردم برای همه قابل مشاهده است؟
1⃣حضور پررنگ در اخبار و شبکه های اجتماعی
2⃣اما مردم زیادی در زندگی واقعی این خودرو را ندارند.