💢سوگیری‌های شناختی: بردباخت‌انگاری

 

🔹بردباخت‌انگاری، نوعی سوگیری شناختی است که ذهن یک موقعیت را یک بازی می‌پندارد که گویی در آن برد یکی یعنی باخت دیگری.
بر اساس تعریف پژوهش‌گران، بردباخت‌انگاری بر پیش‌فرضی پنهان استوار است که گویی در روابط اجتماعی خوشی و موفقیت مقدارش محدود است، موفقیت یکی یعنی شکست دیگری و برعکس. این باور باعث می‌شود انسان به غلط فکر کند که حتی موفقیت اقتصادی یک نفر به قیمت فقیرشدن فردی دیگر به‌دست آمده است.

🔹بردباخت‌انگاری در شرایط متفاوتی خودش را نشان می‌دهد. چند مثال خیالی را با هم مرور می‌کنیم:

▪️تهمینه فعال سیاسی است. وی باور دارد هر کشوری که مرفه‌تر می‌شود کشور دیگری فقیرتر می‌شود.
▪️موریس تصور می‌کند آدم‌هایی که مهارت‌های عملی دارند استعداد کمتری دارند و برعکس افراد هر چه استعدادشان بیشتر است مهارت‌های عملی‌شان کمتر است.
▪️عسل عقیده دارد اختصاص امکانات بیشتر به مهاجرانی که در کشورش هستند به معنی از دست رفتن امکانات برای هم‌وطنان اوست.
▪️رضا گمان می‌کند دخترش هر چه بیشتر به شوهرش عشق بورزد یعنی خانواده‌اش را کمتر دوست دارد.
▪️جمشید پنج مستاجر دارد. هر سال حتی اگر احتیاج مالی نداشته باشد اجاره را افزایش می‌دهد. او دوست ندارد به مستاجرانش ببازد.

همه این آدم‌های خیالی گرفتار بردباخت‌انگاری‌اند. بدون شک موقعیت‌های زیادی در زندگی از الگوی برد یا باخت پیروی می‌کنند. اما واقعیت این است که در بیشتر مواقع چنین چیزی حاکم نیست.

🔹بردباخت‌انگاری ریشه تکاملی دارد. هزاران هزار سال بشر در دسته‌های کوچک زندگی می‌کرده و غذایی را که از شکار و کشاورزی به‌دست ‌می‌آورده ذخیره می‌کرده چرا که منابع غذایی و هم‌چنین جفت‌یابی برای اعضای هر دسته محدود بوده است. در نتیجه امکانات بیشتر برای یک نفر به معنای امکانات کمتر برای دیگران بوده است.

🔹امروز اما قضیه متفاوت است. همه زندگی عرصه برد و باخت نیست. در موقعیت‌های فراوانی شرایط برد برای همه طرف‌ها مهیاست. رقابتی‌دیدن شرایط در جایی که هیچ رقابتی نیست، در بهترین حالت نتیجه‌ای جز از دست رفتن فرصت‌ها ندارد و در بدترین حالت پیامد‌های ناگواری دارد.

🔹در جوامع بهم‌پیوسته قرن بیست و یک موفقیت و شکست هرکس افراد بسیاری را تحت تاثیر قرار می‌دهد. شاید بهتر باشد در موقعیت‌های گوناگون، همدیگر را در رسیدن به موفقیت جمعی یاری کنیم و از بردباخت‌انگاری غیر ضروری فاصله بگیریم.

💢موبینگ (Mobbing)چیست؟

 

✍️موبینگ یعنی کارمند، دانش آموز یا فردی در جامعه چنان تحت فشار تبعیض، تحقیر توهین و آزار و اذیت قرار می گیرد که دیگر شرایط برایش قابل تحمل نیست. 
کارمندی که بسیار وظیفه شناس و دقیق و صادق است از طرف مدیر و اطرافیانش مورد تمسخر قرار می گیرد چون درست کاری او منافع آنها را به خطر می اندازد. یا استاد دانشگاهی که علاوه بر کار و تدریس و تحقیق و مقاله نویسی و  امور مرتبط به وظایف دانشگاهی در امور اجتماعی مشکلات و چالش های جامعه وارد می شود از طریق مخالفین و منافع داران، حسودان و مدیران دانشگاه و موسسه مورد تبعیض فشار و تهدید قرار می گیرد که فقط به نوشتن مقاله و تحقیق بپردازد و کاری با چالش های اجتماعی و کشور و مردمش نداشته باشد و آنقدر فشار و تبعیض و تحقیر و توهین را بر او می افزایند تا یا اخراج شود تا خود استعفا دهد یا کلا آن محل را ترک کند.

❗️ موبینگ در محل کار، خانه، مدرسه و جامعه عامل بسیاری از معضلات اجتماعی فرار از خانه، بیکاری، طلاق؛ اعتیاد، خود کشی، انتقام گیری، اوباش گری، بد اخلاقی، عصبانیت، قتل و جرایم دیگر می شود.
🎯از بسیاری از موارد موبینگ می توان نتیجه گرفت که آغاز موبینگ معمولاً در اثر جابجایی مقامی کارمندان می باشد مثلاً کارمند جدیدی که تازه وارد یک قسمت می شود بیشتر مورد آزار روانی قرار می گیرد، یا وقتی که رئیس قسمت عوض می شود احتمال اینکه او کارمندی را آزار بدهد زیاد است و حتی ممکن است خودش مورد آزار روانی کارمندان قرار گیرند. 

⭕️تاثیرات موبینگ:
  مخدوش نمودن یا از بین بردن اعتماد بنفس قربانی . دچار شدن به بیماری پارانویا و اغتشاش ذهنی . دوری گزیدن از اجتماع . احساس ترس ، خجالت ، عصبانیت ، حسرت.همچنین موبینگ باعث اختلالات جسمی  و روانی   همچون گریه ، خوابهای آشفته ، بالا رفتن فشار خون ، حتی بیماریهای قلبی و عروقی میگردد. 
 ⭕️راههای مبارزه با موبینگ
🎯انضباط در کار جهت جلو گیری از هر گونه اخطار.
 🎯 انجام کارهایی که  دستور کتبی ابلاغ شده باشند نه شفاهی. 
🎯دوری جستن از موب کنندگان
🎯شناخت موبینگ و حفظ اعتماد به نفس خود.

📝البته در کنار این موارد گفته شده در بسیاری از سازمان های اروپایی جزء دروس آموزشی حین کار، دروسی هم در زمینه موبینگ یا آزار روانی در محیط کار برای کارمندان پیش بینی شده است، زیرا اکثر سازمان ها ضرر اقتصادی ناشی از موبینگ را محاسبه کرده اند. در حقیقت تنها کارمند آزار دیده ضرر نمی کند بلکه بعلت غیبت مکرر کارمند و عدم انجام صحیح کار بعلت ناراحتی روحی که کارمند دچار آن است باعث کاهش تولید سازمانی می شود و ضرر سنگینی به سازمان مربوطه می زند.

🔴▪️انواع ارتباط:

 

سه دسته اصلی در انواع ارتباط ها عبارتند از: 

1⃣ارتباط بين فردی (Interpersonal Communication)که بين دو نفر و به شکل معمول چهره به چهره برقرار می شود. در اين نوع ارتباط انواع پيام های کلامی و غيرکلامی منتقل خواهد شد.

2⃣ارتباط گروهی (Group Communication) که در آن يک نفر با چند نفر ارتباط برقرار کرده و خود را منتقل می نمايد. سخنرانی برای يک گروه از افراد نمونه شناخته شده اين نوع ارتباط است. 

3⃣ارتباط جمعی (Mass Communication)که در آن انتقال پيام به تعداد زيادی از افراد و در يک زمان صورت می گيرد و انتظار می رود در گيرندگان پيام، معناي مشابه با معناي مورد نظر فرستنده پيام ايجاد شود. نمونه ارسال اطلاعات، ايده ها و برداشت ها از طريق وسايل ارتباطی و دريافت آن توسط تعداد زيادی از افراد در يک زمان را در راديو، تلويزيون، روزنامه، مجله و ساير رسانه های جمعی مکتوب و غيرمکتوب، می توان ديد.

💢چگونه در شغل جدیدمان با همکاران و اعضای تیم خود رابطه‌ی خوبی برقرار کنیم؟

 

🔸مطمئنا در  بیشتر مصاحبه‌ها شنیده‌اید که می گویند بهترین بخش در مورد یک شغل افرادی هستند که با آنها کار می کنید. همکاران شما کسانی هستند که بیشتر وقت خود را با آن‌ها سپری می کنید. به همین ترتیب، همراه شدن با آنها بسیار مهم است و تاثیر مستقیمی بر تجربه شما در کار دارد، بنابراین داشتن رابطه‌ی خوب با آن‌ها بسیار اهمیت دارد.

🔸متاسفانه، مصاحبه ها شاخص های خوبی برای اینکه آیا در طولانی مدت با همکارانتان رابطه‌ی خوبی خواهید داشت نیستند. درست است که شخصیت تیم خود را درک خواهید کرد، اما تا زمانی که هر روز با آنها ارتباط برقرار نکنید، نمی‌توانید بفهمید که کار کردن با آن‌ها چگونه است. 
با این وجود، چیزهایی هست که می توانید با انجام آن‌ها اطمینان حاصل کنید که همه چیز مثبت پیش برود:

▪️فعال باشید و مالکیت را در دست بگیرید

به افراد نشان دهید که می توانند در ابتکار عمل به شما تکیه کنند و برای انجام کارها سعی کنید اولین نفری باشید که داوطلب می‌شود؛ چه آن کار ایجاد یک استراتژی برای مشتری باشد چه برنامه‌ریزی برای یک روز کار. مسئولیت اجرای پروژه از ابتدا تا انتها را بر عهده بگیرید. از یک تقویم مشترک یا ابزار مدیریت تیم استفاده کنید تا اطمینان حاصل شود که همه نقششان را می‌دانند و پیشرفت را چک کنید. 
با در دست گرفتن مالکیت کارها و فعال بودن، همکارانتان در آینده به شما بیشتر اعتماد خواهند کرد چون می دانند شما کار را به پایان می‌رسانید.

▪️با تیم خود ارتباط برقرار کنید

چگونگی ارتباط برقرار کردن با تیمی که کار می‌کنید را دریابید. آیا آنها به طور مداوم پیام می‌دهند، ایمیل ارسال می‌کنند یا بیشتر دوست دارند مکالمات رو در رو داشته باشند؟ با اتخاذ شیوه ترجیحی ارتباطات آن‌ها ارتباطات موثرتر و بهتری می‌توانید با آنها برقرار کنید.

▪️مثبت و انعطاف پذیر باشید

گاهی ممکن است بعد از استخدام از بعضی چیزها شگفت‌زده شوید. مثلا تصور کنید کارهای جدیدتان را شروع کرده‌اید، رئیس‌تان به زودی به دلیل مرخصی زایمان برای مدتی کار را ترک خوهد کرد یا انتظار کار روی پروژه‌ای را داشتید اما از شما می‌خواهند روی پروژه دیگری کار کنید. در چنین مواقعی باید انعطاف‌پذیر باشید و منعطفانه برخورد کنید و به هر آنچه برایتان پیش می‌آید به چشم یک فرصت جدید برای رشد یا کسب مهارتی تازه نگاه کنید. 
چشم‌انداز مثبت به شما کمک می‌کند بتوانید به درک بهتر و واضح‌تری از موقعیت برسید و همکاران‌تان هم اشتیاق بیشتری برای کار کردن با شما خواهند داشت.

▪️بر اهداف تیمی، به جای اهداف فردی تمرکز کنید

زمانی که کار جدیدی را شروع می‌کنید ممکن است از اینکه باید لیاقت، ارزش‌ها و شایستگی‌هایتان را نشان دهید احساس فشار کنید؛ با این حال تمام سعی‌تان را بکنید که بتوانید تصویری از خود نشان دهید که هم‌تیمی‌هایتان به این نتیجه برسند که برای رسیدن به اهداف تیم می‌توانند روی کمک شما حساب کنند. 
زمانی که یک پروژه تکمیل می‌شود کار همه اعضای تیم را به رسمیت بشناسید. تیم‌هایی که اعضای آن کار یکدیگر را ستایش می‌کنند و به خوبی با یکدیگر کار می‌کنند بسیار کارآمدتر هستند. با این کار به سایر اعضا نشان می‌دهید که اهداف تیم و عملکرد آنها برایتان اهمیت ویژه‌ای دارند.

▪️به موقع سر کار حاضر شوید

با سر وقت بودن، وجهه خوب و مناسبی از خود نشان می‌دهید. اگر بتوانید زمانی سر کار حاضر شوید که اولین نفر باشید بسیار خوب است. زمانی که به موقع سر کارتان حاضر می‌شوید خلق‌و خویتان بهتر است، از این رو بهتر می‌توانید دل همکاران‌تان را به دست بیاورید و ارتباط موثر و مثبتی با آنها برقرار کنید.

💢علائمی که نشان می دهند شغل‌تان سلامت روان شما را تهدید می کند:


✍️اگر شما یک کارمند هستید، باید به سلامت روانی خود اهمیت دهید و در صورتی که احساس کردید در خطر آسیب هستید، باید در پی اصلاح شرایط کاری خود برآیید. همچنین اگر رئیس یک کسب و کار هستید نیز باید همواره سلامت روانی کارمندان را زیر نظر داشته باشید و در صورتی که احساس کردید آنها از این حیث در خطر هستند، در پی اصلاح شرایط محیط کار باشید.

⭕️در ادامه قصد داریم شش نشانه ای را بررسی کنیم که نمایانگر اثر مخرب شغل بر سلامت روان تان هستند.

1️⃣ صبح ها به سختی بیدار می شوید:  اگر این احساس بیشتر روزها به سراغتان می آید نشان از استرس بیش از حدی است که در اثر کار به شما وارد می شود.

2️⃣ فکر می کنید باید 7 روز هفته و 24 ساعت شبانه روز برای کارتان در دسترس باشید: این کار به مرور به سلامت کارمندان آسیب می زند و تعادل بین کار و زندگی را بر هم می زند.

3️⃣ در حین کار استراحت نمی کنید: استراحت نکردن حین کار می تواند به سلامت روان افراد آسیب بزند. از سوی دیگر تفریح و استراحت های کوتاه، می تواند شادابی و نیز رضایت شغلی افراد را در حین کار افزایش دهد.

4️⃣ ارتباط اجتماعی با سایر کارمندان ندارید:  اگر یک شغل برای کارمندان طاقت فرساست، ارتباط اجتماعی بین آنها می تواند از میزان اضطراب بکاهد. 

5️⃣ تصور می کنید هر لحظه ممکن است اخراج شوید: عدم امنیت شغلی یکی از اصلی ترین دلایل ایجاد اضطراب و نیز افسردگی کارمندان است.

6️⃣ هنگام انجام کارهای خود احساس گناه می کنید: محیط برخی از شرکت ها پر خطر هستند. این مسئله می تواند به علت مشکلات ناشی از شرایط کاری پر مخاطره، تولید محصولات خطرناک یا سایر موارد ایجاد شود.

👈 ۱۰ نوع مشتری که هر کسب و کار باید بشناسد!

 


➖ قسمت اول 

✍ در بازار کسب و کار همه جور مشتری پیدا می‌شوند. 

▫️بعضی خوشحالند و بعضی ناراضی، بعضی وفادارند، بعضی جداافتاده. 

▫️مشاور اندی هانسلمن می‌گوید در واقع ۱۰ نوع دسته‌بندی وجود دارد که می‌توان مشتری‌ها را در آن‌ها قرار داد، و بسیار حیاتی است که بدانیم کدام مشتری کجا قرار می‌گیرد. 

▫️در این نوشتار انواع مشتری را به شما معرفی می‌کنیم. با ما همراه باشید.

▫️آقای هانسلمن، که در شفیلد انگلستان به طیف گوناگونی از کسب و کارهایی که به سرعت در حال رشد هستند مشاوره می‌دهد، ابتدا با آن‌ها کار می‌کند تا مشتریان‌شان را بر اساس آن‌که انتظار بالا یا پایینی دارند، و کیفیت تجربه‌شان با کسب و کار بالا بوده است یا پایین دسته بندی کنند. 

▫️این کار یک ماتریس چهار قسمتی در اختیار او می‌گذارد: خوشحال (انتظارات پایین/تجربه‌ی بالا)، وفادار (انتظارات بالا/تجربه‌ی بالا)، ناامید (انتظارات بالا/تجربه‌ی پایین)، و ناراضی (انتظارات پایین/تجربه‌ی پایین).

▫️در حالی‌که این دسته‌بندی انواع مشتری، یک نقطه‌ی آغاز عالی است، او معتقد است با به کارگیری موارد زیر در تقسیم‌بندی انواع مشتری، می‌توانید حتی از این هم فراتر بروید:

ادامه دارد...

چرا کداک شکست خورد؟

 

 

کداک در سال 1885تاسیس، در سال 1996 به عنوان چهارمین شرکت برتر امریکا بعد از والت دیسنی، کوکاکولا، مک دونالد؛ سود معادل 16 میلیارد دلار کسب کرد و سال 2011  با سودی برابر 6/2 میلیارد دلار، اما سال 2012 اعلام ورشکستگی کرد.  

شرکتی که روزگاری با اهدای 500 هزار دوربین مجانی به کودکان، بسیاری از مردم جهان را با هنر عکاسی آشنا کرده بود خود در حسرت تولید دوربین دیجیتال مرد.

کداک تا سال 1996 به سطح 90% سهم بازار فیلم عکاسی و 85% سهم بازار دوربین رسید. این شرکت 123 ساله برغم اصرار بر تولید فیلم عکاسی و دوربین، در سال  1975 ، برای اولین بار دوربین دیجیتال را طراحی کرد؛ مدیر عامل "واکش"، گفت خیلی زیباست اما در مورد آن با کسی صحبت نکنید.

دلایل شکست کداک:

1. دنباله روری از سیاست‌های موفق گذشته: کداک نمی‌خواست بازار خوب فیلم و دوربین عکاسی را فدای محصولات دیجیتال کند. 

2. عدم تناسب اقدامات با وضعیت موجود: روش فروش محصولات کداک،شبیه تیغ ریش تراشی ژیلت بود. اما فناوری دیجیتال، بازار فروش فیلم را نابود کرد که به سندرم "عدم تناسب مدل کسب و کار با بازار"  معروف است.

3. عدم موقعیت سنجی: کداک بر غم ادارک مناسب تحولات فناوری دیجیتال، از تجاری سازی به موقع دوربین دیجیتال خود خوداری کرد.

 4. عادت به سود بالا و بازار بی رقیب، کداک را در روز روشن،به خواب غفلت برد و از ضرورت تجاری سازی دوربین دیجیتال بی خبر ماند.

یافته : هیچ شرکتی، هیچ ملتی و هیچ ... ؛نمي‌تواند شبیه شرکت کداك 123 ساله، احساس و خيال جاودانگی و ابدیت کند!!!       

🔳⭕️مقاله(94 کیلومتر),هلند دنیا را تغذیه میکند!!

 

⭕️▪️هلند، این کشور کوچک، دنیا را تغذیه می‌کند‼️

هلند، کشوری کوچک، با 17 میلیون جمعیت به دومین صادرکننده محصولات غذایی جهان تبدل شده است‼️

این کشور تقریباً از تمامی منابعی که برای کشاورزی در مقیاس بزرگ لازم است محروم است؛ هلند دومین صادرکننده محصولات کشاورزی غذایی بعد از آمریکایی است که 270 برابر بیشتر زمین کشاورزی دارد.

هلند بزرگترین صادرکننده گوجه فرنگی، سیب زمینی و پیاز و دومین صادرکننده سبزیجات در دنیا است، یک سوم تجارت جهانی دانه های سبزیجات خوراکی از هلند سرچشمه می گیرد.

🔆این موفقیت ها فقط در 94 کیلومتر مربع گلخانه (ها) بدست آمده است، مساحت شهر تهران 730 کیلومتر مربع است.

راز موفقیت هلند استفاده از تکنولوژی های برتر و گلخانه‌های پیشرفته کشاورزی است، این تکنولوژی ها برداشت در سطح هکتار را به شدت افزایش داده است.

نمونه ای از تکنولوژی های بکار رفته در هلند:
1️⃣با استفاده از سنسورهای حساس، در مصرف آب برخی از محصولات کلیدی تا 90 درصد صرفه جویی بعمل آمده است.
2️⃣در هلند 15 نوع گوجه فرنگی با ارتفاع 6 متر پروش داده می شوند که ریشه آنها نه در خاک بلکه در محلولهای مغذی قرار دارد.
3️⃣هلند به طور کامل استفاده از آفت کشهای شیمیایی را کنار گذاشته است.
4️⃣از سال 2009 به بعد پروش دهندگان مرغ و دام و طیور استفاده از آنتی بیوتیک را حدود 60% کاهش داده اند
5️⃣کشاورزان برای تنظیم دمای گلخانه ها از انرژی زمین گرمایی (geothermal) استفاده میکنند.
6️⃣کشاورزی هیدروپونیک که در آن محصولان بدون خاک و با استفاده از محلولهای مغذی رشد میکنند، مصرف آب و هزینه ها را به شدت کاهش داده است.

راز پیشرفت ها در تحقیقاتی است که در دانشگاه واخنینگن (Wageningen)  هلند صورت می گیرد؛ این دانشگاه بهترین موسسه تحقیقاتی جهان در زمینه کشاورزی است.

اگر آمریکا سیلیکون ولی (Silicon Valley) کالیفرنیا را به عنوان مرکز نوآوری های تکنولوژیکی دنیا در اختیار دارد، هلند نیز فوود ولی (Food Valley) را به عنوان مرکز تحقیقات کشاورزی دنیا دارد.

اگر دانشگاه کالیفرنیا مرکز ثقل سیلیکون ولی آمریکاست، دانشگاه واخنینگن نیز مرکز ثقل فوود ولی هلند است.

👌10نكته بسیار مهم :

 


١_ ترسناك ترين جای جهان ذهن شماست.
٢_ عمل باشيد نه عكس العمل، صدا باشيد نه انعكاس صدا. 
۳_ مراقب بدن خود باشيد ، زيرا تنها جايی است كه تا آخر عمر در آن زندگی می‌كنيد. 
٤_ اجازه ندهيد رفتار ديگران آرامش درونی شما را بهم بزند. 
٥_ آرزو كردن برای اينكه جای شخص ديگری باشيد ، يعنی ناديده گرفتن خودتان. 
٦_ ارزش شما با رفتار ديگران با شما، تعيين نميشود. 
٧_ اگر كسی كار اشتباهی انجام داد، همه خوبی‌هايش را فراموش نكنين. 
٨_ قهرمان بودن يعنی ايمان به خود، وقتی ديگران به شما اعتقادی ندارند. 
٩_ كسانی كه در گذشته زندگی می‌كنند، آينده خود را محدود می‌كنند. 
١٠_ هيچ يك از ما برنده يا بازنده به دنيا نيامده ايم، انتخاب كننده به دنيا آمده ايم.
______

🔳⭕️داستان های مدیریتی(جهل):

 

⭕️▪️بچه ای نزد استاد معرفت رفت و گفت: مادرم قصد دارد برای راضی ساختن خدای معبد و به خاطر محبتی که به کاهن معبد دارد، خواهر کوچکم را قربانی کند. لطفا خواهر بی گناهم را نجات دهید.

استاد سراسیمه به سراغ زن رفت و با حیرت دید که زن دست و پای دخترخردسالش را بسته و در مقابل در معبد قصد دارد با چاقو سر دختر را ببرد.

 جمعیت زیادی زن بخت برگشته را دوره کرده بودند و کاهن معبد نیز با غرور و خونسردی روی سنگ بزرگی کنار در معبد نشسته و شاهد ماجرا بود.

استاد به سراغ زن رفت و دید که زن به شدت دخترش را دوست دارد و چندین بار او را درآغوش می گیرد و می بوسد، اما در عین حال می خواهد کودکش را بکشد، تا بت اعظم معبد او را ببخشد و برکت و فراوانی را به زندگی او ارزانی دارد.

استاد از زن پرسید که چرا دخترش را قربانی می کند: زن پاسخ داد که کاهن معبد گفته است که باید عزیزترین پاره وجود خود را قربانی کند، تا بت اعظم او را ببخشد و به زندگی اش برکت جاودانه ارزانی دارد.

استاد تبسمی کرد و گفت: اما این دختر که عزیزترین بخش وجود تو نیست، چون تصمیم به هلاکتش گرفته ای، عزیزترین بخش زندگی تو همین کاهن معبد است که به خاطر حرف او تصمیم گرفته ای دختر نازنین ات را بکشی.

 بت اعظم که احمق نیست، او به تو گفته است که باید عزیزترین بخش زندگی ات را از بین ببری و اگر تو اشتباهی به جای کاهن دخترت را قربانی کنی، هیچ اتفاقی نمی افتد و شاید به خاطر سرپیچی از دستور بت اعظم بلا و بدبختی هم گریبانت را بگیرد‼️

زن لختی مکث کرد، دست و پای دخترک را باز کرد، او را در آغوش گرفت و آنگاه در حالی که چاقو را محکم در دست گرفته بود، به سمت پله سنگی معبد دوید، اما هیچ اثری از کاهن معبد نبود‼️

⚠️می گویند از آن روز به بعد دیگر کسی کاهن معبد را در آن اطراف ندید

⭕️▪️نتیجه گیری راهبردی:
هیچ چیز ویرانگرتر از این نیست كه متوجه شویم كسی كه به آن اعتماد داشته ایم، عمری فریبمان داده است...

🔆در جهان تنها یک فضیلت وجود دارد و آن آگاهی‌ و خرد است و تنها یک گناه و آن جهل و نادانيست...

💢 همبستگی خیالی یا پیوندانگاری (Illusory correlation):

 پدیده‌ای است که ذهن خیال می‌کند پدیده الف به پدیده ب ربط دارد در حالی که در واقعیت بین آن دو پدیده ارتباطی معنادار وجود ندارد.

پیوندانگاری زمانی رخ می‌دهد که فرد به اشتباه بیش از اندازه به یک نتیجه تکیه می‌کند و از نتایج دیگر چشم‌پوشی می‌کند.

بررسی‌های متعددی در علوم شناختی ثابت کرده‌اند که ذهن بین دو گروه از خاطرات تبعیض قائل می‌شود: خاطراتی را که به آسانی به یاد می‌آورد، بیش از اندازه مهم تلقی می‌کند و خاطراتی را که به سختی به یاد می‌آورد، کمتر از حد معمول. به عبارت دیگر هرگاه چیزهایی را راحت‌تر به یاد می‌آوریم، احتمال بیشتری وجود دارد ربطی بین آنها برقرار کنیم در حالی که ممکن است هیچ ارتباطی واقعاً با هم نداشته باشند.

هر گاه احساس کردیم بین دو پدیده ارتباطی وجود دارد، کافی است هر دو پدیده را فارغ از هر نتیجه‌ای کنار هم بگذاریم و خوب فکر کنیم و ببینیم آیا ارتباط آنها معقول و منطقی به نظر می‌آید یا خیر. تفکر از روی صبر و حوصله به علاوه رجوع به منابع علمی و افراد آگاه پیوندانگاری و تاثیرات مخربش را به حداقل می‌رساند.

💢 چرا بعضی شرکت‌ها کارکنان بد را اخراج نمی‌کنند؟

 

وقتی یک کارمند افتضاح اخراج نمی‌شود، معمولا به یکی از دلایل زیر است:

🔸مدیر او نمی‌تواند خودش را وادار کند که وارد یک گفت‌وگوی دشوار شود. اینکه به یک نفر بگوییم «عملکردت ضعیف است» سخت است. 
اخراج کردن سخت است، اما اینها بخشی از وظایف یک مدیر است. با این حال خیلی از مدیران دوست ندارند با این مسائل روبه‌رو شوند.

🔸مدیر او فکر می‌کند پیدا کردن یک نیروی جدید، استخدام و آموزش دادنش، هم زمانبر است، هم انرژی بر. 
البته این درست نیست. استخدام کردن دردسر دارد، اما فقط برای یک مدت کوتاه. کار کردن با یک کارمند ضعیف دردسرش بیشتر و طولانی‌تر است.

🔸مدیر دلش برای آن کارمند می‌سوزد. احساس دلسوزی نسبت به کسی که ممکن است کارش را از دست بدهد طبیعی است. دلسوز بودن خوب است، اما اگر با او صادق باشیم، مشکلات را صراحتا برایش توضیح دهیم و به او کمی زمان دهیم که تغییر کند بیشتر در حقش لطف کرده‌ایم. 
به‌علاوه، مدیری که سعی دارد با کارمند مشکل‌دار مهربان باشد، باید بداند که دارد در حق بقیه کارکنان که کارشان تحت تاثیر آن کارمند قرار گرفته، ظلم می‌کند.

🔸مدیر کاری نمی‌کند به این امید که کارمند خودش استعفا دهد. این هم یک رویکرد نادرست است، درست مثل اینکه ببینید فروشتان پایین آمده و امیدوار باشید که بدون دخالت شما همه چیز روبه‌راه شود. با این طرز فکر ممکن است مجبور شوید سال‌ها عملکرد بد آن کارمند را تحمل کنید که نتیجه‌اش ناامیدی و تضعیف روحیه بقیه است.

🔸در بعضی از شرکت‌ها، اخراج یک کارمند آنقدر کاغذبازی و دردسر دارد و آنقدر زمان‌بر است که مدیر فکر می‌کند به دردسرش نمی‌ارزد. خیلی از شرکت ‌ها این باور غلط را دارند که اگر اخراج کارکنان کلی کاغذبازی و تشریفات داشته باشد، کسی نمی‌تواند از نظر قانونی از آنها ایراد بگیرد.

🔸کارمند بد، با پارتی به شرکت آمده یا پشتش به یک آدم مهم گرم است. این یک مورد نادر است، اما گاهی کارمند بی کفایت تا ابد اخراج نخواهد شد، چون یک آدم مهم از او حمایت می‌کند؛ مثلا مدیر ارشد اجرایی یا حتی حامی مالی شرکت. 
گاهی هم کارمند مربوطه، میان افراد جامعه سرشناس است و کارفرما می‌ترسد که اخراج او، واکنش‌هایی از سوی جامعه به دنبال داشته باشد.

🔳⭕️داستان های مدیریتی (سه استراتژی موفقیت آمازون از زبان جف بزوس):


1⃣- استانداردها اکتسابی هستند.

بزوس معتقد است رسیدن به استانداردهای بالا اکتسابی هستند نه ذاتی. او می گوید: یک فرد جدید را وارد یک تیم قوی کنید. او سریعا خود را با استعدادهای بالای تیم منطبق خواهد کرد.


 2⃣- اهداف واضح و واقع گرایانه تعیین کنید.

اگر می خواهید در زمینه خاصی استانداردهای خود را ارتقا دهید، در ابتدا باید آن زمینه را بررسی کرده سپس اهداف واقع‌بینانه ای با توجه به مقدار کار یا زمانی که لازم است تا به آن سطح از کیفیت برسید، تعیین کنید.

3⃣- با مشتریان خود در ارتباط نزدیک باشید.

زمانی که شما خدمت یا محصولی را به مشتری می فروشید، باید به یاد داشته باشید که هرگز ارتباط خود را با او قطع نخواهید کرد صرف نظر از اینکه چقدر در بیزینس خود موفق هستید.
بزوس می گوید او هنوز ایمیل هایی که مردم به آدرس ایمیل عمومی او می فرستند را می خواند و این راهی است برای اینکه بداند بر مشتریان آمازون چه می گذرد. او می گوید تمرکز بر اینکه مشتریان چه می گویند بسیار مهم تر از تمرکز بر عملکرد رقبا است.

💢آیا رباتها قرار است جایگزین منابع انسانی سازمانها شوند؟

 

ربات‌ها قرار نیست به تعدیل نیروی انسانی منجر شوند؛ بلکه ظاهرا ربات‌ها همکاران سختکوشی هستند که درکنار نیروی انسانی متخصص وارد چرخه‌ی تولید می‌شوند. 

براساس نتایج بررسی و نظرسنجی منپاور  (ManpowerGroup)، باتوجه‌به افزایش روز‌افزون استفاده از ربات‌ها و رویکرد شرکت به‌سمت استفاده از سیستم‌های اتوماسیون صنعتی، کارمندان نگران هستند ربات‌ها شغلشان را از آن‌ها بگیرند و جایگزین نیروی انسانی شوند. 
 پیش‌تر نیز گفته شده بود به ازای ورود هر ربات به بازار کار، شش شغل ازدست می‌رود؛ ولی آیا ربات‌ها شغل شما را خواهند گرفت؟
اخیرا گزارشی با عنوان «نیروی کار انسانی لازم است: ربات‌ها به حضور شما نیاز دارند» منتشر شده و وضعیت درحدود نوزده هزار نیروی انسانی در ۴۴ کشور جهان را بررسی کرده است. براساس این گزارش، در ۶۹ درصد از شرکت‌هایی که از ربات‌ها استفاده می‌کنند، تغییری در تعداد کارمندان شان مشاهده نشده است. همچنین، ۱۸ درصد از شرکت‌هایی که از ربات‌ها استفاده می‌کنند، خواهان جذب نیروی انسانی بیشتری نیز هستند. در سه سال گذشته، آمار و ارقام نیروی انسانی مشغول به کار یا جذب نیروی جدید در چنین شرکت‌هایی افزایش نیز یافته است.

همچنین براساس اطلاعات آماری این گزارش، ۲۴ درصد از شرکت‌هایی که در دو سال گذشته در حوزه‌ی فناوری‌های دیجیتال و اتوماسیون سرمایه‌گذاری کرده‌اند، درصدد جذب نیروی انسانی بیشتری درمقایسه‌با ۱۸ درصد از شرکت‌هایی هستند که هنوز در این حوزه سرمایه‌گذاری نکرده‌اند. فقط ۹ درصد از کارفرمایان شرکت‌کننده در نظرسنجی سالانه اعلام کردند اتوماسیون به‌صورت مستقیم باعث تعدیل نیروی انسانی می‌شود. این درحالی است که ۴ درصد کارفرمایان نمی‌دانستند اتوماسیون چه تأثیری بر روند تعدیل یا جذب نیروی انسانی خواهد گذاشت. جوناس پریزینگ، رئیس هیئت‌مدیره و مدیرعامل منپاور معتقد است:

ربات‌های بیشتر و بیشتری به کارخانه‌ها اضافه می‌شوند؛ اما شاهد جذب نیروی انسانی بیشتری نیز هستیم. فناوری در حال رشد و توسعه است و مسئولیت ما به‌عنوان رهبران حوزه‌ی صنعت آن است که به مقام‌های ارشد آموزش (Chief Learning Officers) تبدیل شویم و درجهت یکپارچه‌سازی نیروی انسانی با ماشین‌آلات گام برداریم.

 

سوالی که ذهن خیلی از افراد را مشغول کرده است این است که: من چگونه یک کسب و کار آنلاین راه اندازی کنم که بتوانم یک درآمد ماهانه داشته باشم و اینکه راه درست شروع آن چیست؟

برای پاسخ به این سوال، اینجا ۵ طبقه اصلی از کسب و کارهای آنلاین که شما می توانید شروع کنید ارائه شده است:

  • کسب و کار مبتنی بر Gig : این (Gig-based business) ساده ترین راه برای شروع است، زیرا شما نیازی به توسعه محصولی ندارید. تنها کاری که باید انجام دهید این است که متوجه شوید چه کاری می توانید انجام دهید و مردم را مجبور به پرداخت هزینه آن خدمات کنید.
  • مشارکت (Affiliation): مشارکت در مورد ترویج محصولات دیگران است، محصولاتی که به آن اعتقاد دارید. مجددا نیازی به صرف وقت و تلاش برای توسعه محصول در اینجا ندارید. با این حال، شما نیاز به یک مخاطب دارید که به توصیه های شما گوش کند.
  • تجارت الکترونیک (E-commerce): به عبارت ساده، تجارت الکترونیک در مورد مدل حرکت کسب و کار خرده فروشی آنلاین است. بزرگترین چالش در اداره تجارت الکترونیک این است که تمام قطعات را به طور هم زمان از برندینگ تا بازاریابی، تامین کنندگان تا مشتریان و موجودی تا تحویل کنترل نمائید.
  • دوره ها و برنامه ها (Courses and programs): اطلاعات فروش یک مدل کسب و کار سودآور برای بسیاری از افراد است. اما اول، شما باید خود را به عنوان یک متخصص در زمینه کاریتان و دوره / برنامه مخصوص به خود نشان دهید تا از این طریق به مشکلات مخاطبان خود پایان بخشید.
  • SaaS: نرم افزار به عنوان یک خدمت (Software as a Service) اساسا به معنای ابزار آنلاین است – معمولا برنامه – که به حل مشکل و یا استفاده از منابع خاص کمک می کند. به عنوان مثال، Sumo کمک می کند تا مشکل تولید برای کسب و کار حل شود. سخت ترین بخش اجرای کسب و کار SaaS این است که رقابت را حفظ کنید، زیرا به هر حال، هر کسی می تواند در حال حاضر ایده نرم افزار شما را کپی کند.

هر یک از این مدل های کسب و کار نیاز به انواع مختلفی از منابع، مهارت ها و تجربیات دارند. اگر شما کسی هستید که از صفر شروع می کند و نیاز سریع به پول دارد، پیشنهاد می کنم از ساده ترین راه استفاده کنید که همان فروش خدمات است.

با این حال، فرایند اساسی گام به گام شروع هر کسب و کار آنلاین تا حد زیادی یکسان است.

  • ایده خود را اعتبار سنجی کنید: شما همیشه می خواهید ایده های کسب و کار خود را آزمایش کنید قبل از اینکه پولی را بر روی آن صرف کنید. قبل از اینکه پول و زمان بیشتری در آن سرمایه گذاری کنید، نیاز به یک بازار واقعی وجود دارد، این به شما کمک می کند تا بسیاری از خطرات و استرس های غیر ضروری را کاهش دهید.
  • جایگاه و پیشنهاد خود را توسعه دهید. ۹۰٪ از عناصر که باعث ایجاد یا شکست کسب و کار شما می شوند، به جایگاه و پیشنهاد شما بستگی دارند. برای اطمینان از درست بودن آنها، وقت زیادی را صرف مطالعه مخاطبان خود و تمرکز بر حل مشکل برای آنها کنید. این به این معنی است که شما می خواهید محصولی عالی داشته باشید تا مشکل درست را در زمان مناسب حل کند.
  • یک سیستم بازاریابی ایجاد کنید. یک سیستم بازاریابی به طور ساده فرآیندی است که درست زمانی که شما در موقعیت و جایگاه درست خود مستقر هستید، شما را در مقابل افراد قرار می دهد. وقتی شروع به پذیرش این دیدگاه می کنید، همه چیز روشن می شود.
  • تست و بهینه سازی. یک استراتژی، یک رویه یا یک سیستم برای همیشه کار نخواهد کرد. خلاق باشید و همه چیز را آزمایش کنید. به دنبال حوزه هایی با بیشترین تأثیر بر اهداف شما و کمترین نیاز به منابع سرمایه گذاری باشید. این بهترین مکان برای شروع بهینه سازی است.

هیچ راهی مشخصی برای اینکه به شما بگوید حتما از این طریق یک کسب و کار آنلاین را شروع کنید، وجود ندارد. استراتژی هایی که برای من کاربرد دارند احتمالا برای شما کاربرد نخواهند داشت و بسیاری از تاکتیک ها خیلی زود بعد از اینکه توسط بازاریابان مورد استفاده قرار می گیرند، نامناسب می شوند.

بنابراین، به جای ارائه گام های خاص برای شروع یک کسب و کار، این اصولی است که می توانید برای شروع و رشد کسب و کار خود برای دهه های آینده استفاده کنید.

⭕️هفت توصیه مدیریتی برتر ✍️ اریک بارکر


🔴توصیه اول: به لیست کارهای روزمره خود کاملا پایبند باشید
بزرگ‌ترین خطاها از کوچک‌ترین غفلت‌ها آغاز می‌شود و به همین دلیل هم هست که سرمنشا تمام بی نظمی‌ها و اشتباهات در تیم‌های کاری از بی توجهی اعضای تیم و در راس آنها رهبر تیم نسبت به کارها و فعالیت‌هایی آغاز می‌شود که از قبل برنامه‌ریزی شده‌اند و ما از آنها با عنوان لیست کارهای روزمره یاد می‌کنیم.

🔴توصیه دوم: نگرانی و تردید را متوقف کنید
آنچه به شدت از قابلیت‌ها و پتانسیل‌های یک مدیر می‌کاهد، وجود حس تردید و بدبینی او نسبت به دیگران و مهم‌تر از آن در مورد آینده است. بنابراین همیشه به همان چیزی فکر کنید که دوست دارید اتفاق بیفتد. نگرانی و تردید یک مدیر مانند سم مهلکی است که به تمام کارکنان سرایت می‌کند و آنها را از کار موثر باز می‌دارد.

🔴توصیه سوم: ارزش‌ها را بر کمیت‌ها مقدم بدارید
تحقیقات نشان داده انجام همزمان چندین پروژه و فعالیت به نتایج درخشان و مطلوبی منتهی نخواهد شد و کیفیت نهایی کارها را به شدت تنزل می‌بخشد. البته این به آن معنا نیست که حتما خود را صرفا به انجام یک فعالیت یا اجرای یک پروژه محدود کنید، چراکه این کار باعث کند شدن سرعت پیشرفت امور می‌شود. بهترین راهبرد در این میان عبارت است از تمرکز بر اولویت‌های موثر و کلیدی و انجام دادن همزمان دو یا سه پروژه‌ای که شما را تا حد زیادی به هدف نهایی‌تان نزدیک‌تر می‌کنند.

🔴توصیه چهارم: با خودتان جلسات منظمی برگزار کنید!
یکی از بهترین و در عین حال عجیب‌ترین عادات مدیران و رهبران بزرگ این است که با خود جلسات منظمی برگزار می‌کنند و به اصطلاح «با خود خلوت می‌کنند». بنابراین توصیه می‌شود تمام مدیران حداقل هفته‌ای یک بار با خود جلسه بگذارند و در جریان این جلسات هم عملکرد پیشین و نقاط قوت و ضعف شان را بررسی کنند و هم برای انجام پروژه‌های آتی برنامه‌ریزی کنند.

🔴توصیه پنجم: به هیچ عنوان در برابر تغییر دادن خود مقاومت نکنید
یکی از بدترین رفتارهایی که از یک مدیر یا رهبر ممکن است سر بزند مقاومت و خیره‌سری او در برابر تغییر دادن خود است. تغییر مثبت و سازنده برای هر فرد و سازمانی واجب است. کافی است نگاهی به اطراف خود بیندازید و ببینید که همکاران و اطرافیان شما چگونه با تغییر دادن خود به موفقیت‌های فردی و سازمانی بزرگی دست پیدا کرده‌اند، پس شما هم می‌توانید با تغییر دادن خود و محیط اطرافتان به موفقیت دست یابید.

🔴توصیه ششم: خودتان را اخراج کنید!
شوک‌های مدیریتی و نهیب زدن از بالا برای کارکنان اثر معجزه‌آسایی دارد، چه رسد به خود مدیران. بنابراین اگر می‌خواهید از دستاوردها و موفقیت‌های قبلی خود مغرور نشوید یا دچار روزمرگی و سستی در کار نشوید، حتما به خودتان نهیب بزنید.

🔴توصیه هفتم: مدیر تک بعدی نباشید
بعضی از مدیران صرفا مدیرانی کاریزماتیک و پرنفوذ هستند، اما فاقد کارآیی و بهره‌وری کافی در کار هستند، درحالی‌که برخی دیگر از مدیران پربازده و مولد از فقدان قدرت تحلیل یا نفوذ بر افرادشان رنج می‌برند. در دنیای پرتکاپو و مملو از رقابت امروز لازم است مدیران و رهبران از کلیه توانمندی‌ها و پیش نیازهای مدیریتی برخوردار باشند و اگر چنین نیستند در راستای به دست آوردن آنها گام بردارند.

🖋🖋 چگونه "جلسات موثر" برگزار کنیم؟

 

✅ جلسه موثر نباید بیش از یک و نیم ساعت طول داشته باشد.
✅دستور جلسه باید روشن و شفاف باشد و ابهام ایجاد نکند.
✅افراد مرتبط با موضوع جلسه دعوت شوند .افرادی که دانش کافی در رابطه موضوع جلسه را دارند.
✅نباید در جلسه از صندلی های بلند که جلوی دید را میگیرد استفاده کرد.
✅اندازه اتاق جلسه باید متناسب تعداد اعضا پیش بینی شود.
✅اتاق جلسه از نور کافی و تهویه مناسب برخوردار باشد.
✅اطلاعات لازم برای تصمیگیری از قبل و به همراه دستور جلسه به اعضا ارسال شود تا زمان کافی برای مطالعه وحضور در جلسه داشته باشند.
✅برای جلسات غیر رسمی که زیر 3نفر است؛نیازی به دستور جلسه نیست.
✅جلسه برای قدرت نمایی از سوی مدیریت برگزار نشود.
✅جلسه برای به منظور احاله تبعات منفی تصمیم تشکیل نشده باشد؛بدین شکل که مدیر به تنهایی امکان تصمیم گیری را داشته است ولی به جهت تبعات منفی آن بدنبال درگیر کردن گروه است.
✅برای هر موضوعی جلسه تشکیل ندهید.در آنصورت ،اثربخشی جلسات از بین خواهد رفت.
افرادی که باهم مشکل دارند ؛روبروی هم ننشانید.
______

🔳⭕️ داستانهای مدیریتی (سه نکته مهم مدیریتی از شرکت SAP ):


🔴▪️ضیا یوسف (مدیر اجرایی شرکت SAP) در راهبری موفق پروژه ای که بخش های مختلف سازمان را درگیر می کرد چگونه موفق شد؟ او سه کار را انجام داد :

 

1⃣-او آدم های بسیار با استعدادی را آورد و آنها را با استاندارد بالایی نگهداری کرد ( در حالی که در سازمانهای ایرانی مدیران ترجیح می دهند به جای افراد با استعداد، افراد مطیع و بله قربان گو را جذب کنند)

2⃣-سعی کرد تنش های بین فردی را با متمرکز شدن روی داده ها و تجزیه و تحلیل و حصول اطمینان که تجزیه تحلیل ها قابل اعتماد بودند فرو نشاند (به عکس مدیران در سازمانهای ایرانی که به جای تجریه و تحلیل های مبتنی بر داده در بسیاری از مواقع برداشتهای ذهنی خود را مبنا قرار می دهند)

3⃣-هنگامی که کسی با او به مخالفت برمی خواست او توانایی فوق العاده ای داشت که موضوع را شخصی نکند و حالت دفاعی به خود نگیرد که این خود هیجان برخوردها رو بشدت کاهش می داد ( در حالی که در سازمانهای ایرانی معمولا اگر مدیری مورد مخالفت زیرمجموعه خود قرار گیرد مدیر بحث ها را شخصی کرده و با گارد دفاعی که می گیرد تنش ها را در سازمان بالا می برد.

💢چگونه عادت موثر براي انجام كارها ايجاد كنيم⁉️

 

دارن هاردی در کتاب اثر_مرکب ، روشی جالب برای ایجاد یا تقویت یک عادت موثر یا انجام یک کار مهم را به نام calendar system توضیح میدهد: 

 یک تقویم تهیه کنید و هر روز که کار مهم مورد نظرتان را انجام میدهيد خطي به شكل ضربدر به روي آن روز بکشید. به مرور یک زنجیر درست میشود، باید مواظب باشید که این زنجیر به خاطر تنبلی یا هر عامل دیگری پاره نشود، چون اگر یک روز کار مهمتان را انجام ندهيد و علامت را نکشید در واقع یک رشته مهم در زندگیتان را پاره میکنید. 

بسياري از افرادي که این روش را به كار بستند، بعد از ۲۱ روز توانستند به طور کامل این عادت را نهادینه کنند. 
عدد ۲۱ برای تثبیت عادت ها یک عدد علمی و ثابت شده است، پس فقط ۳ هفته به انجام عادت خوب خود مصر باشید.

🔳⭕️12 توصیه برای افزایش قدرت تفکر:

 

1⃣〰روزنامه بخوانید.

2⃣〰خواب خوب داشته باشید.
 
3⃣〰بازی های هوشمندانه بازی کنید.

4⃣〰باخودتان بحث کنید.
 
5⃣〰آنچه یاد گرفته اید با دیگران به اشتراک بگذارید.

6⃣〰یک فهرست سالم درست کنید.
 
7⃣〰تغذیه مناسب داشته باشید.

8⃣〰روزانه 10 ایده داشته باشید. 

9⃣〰فصلی از یک کتاب بخوانید .

🔟〰آنچه یاد گرفته اید را بنویسید.

💢واگویه ‌چیست؟

 

➖ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﺭﺍ "ﻭﺍﮔﻮیه" ﻣﯽگویند.
ﻭﺍﮔﻮیه ﻫﺎ ﺍﺛﺮﺍﺕ عمیقی ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻓﺮﺩ ﮔﻮینده ﺩﺍﺭﻧﺪ.

➖ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ MIT امریکا، پژوهشی ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﻃﯽ ﺁﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻧﺪ، ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﻪﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﻓﻘﻂ یک ﺑﺎﺭ ﺑﮕﻮیید:
"ﻓﻼﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍنم ﺍﻧﺠﺎﻡ دهم"
ﺑﺎید یک ﻧﻔﺮ ﺩیگر ۱۷ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﮕﻮید ﮐﻪ "ﺷﻤﺎ ﻣﯽﺗﻮﺍنید ﺁﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩهید "
ﺗﺎ ﺍﺛﺮ ﻫﻤﺎﻥ یک بار ﺭﺍ ﺧﻨﺜﯽ ﮐﻨﺪ!

➖خیلی ﻣﺮﺍﻗﺐ ﻭﺍﮔﻮیهﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﺎشید.

➖ﻗﺪﺭﺕ ﻧﻔﻮﺫ ﮐﻼﻡ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﯼ‌ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﻫﻔﺪﻩ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺍﺯ ﻗﺪﺭﺕ ﮐﻼﻡ ﺩیگرﺍﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ قویتر است.

🔳⭕️داستانهای مدیریتی ( بوتفلیقه و عادل/ یکی را مردم نخواستند، یکی را خواستند ):

 

 

🔴◾️بوتفلیقه 82 ساله بعد از 20 سال ریاست جمهوری در الجزایر اعلام کرد که می‌خواهد برای پنجمین بار نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود. او درحالی سودای نشستن دوباره بر کرسی ریاست جمهوری را داشت که 6سال است به علت سکته مغزی، هم نشین ویلچر است.

مردم الجزایر اما در سر سودای دیگری داشتند. وقتی خبر نامزدی بوتفلیقه را شنیدند، به خیابان آمدند به رییس جمهور ویلچرنشین خود «نه» گفتند. آنها به دنبال آدم جدیدی بودند. الجزایری‌ها آنقدر به خیابان آمدند تا بالاخره بوتفلیقه از تصمیم خود برگشت و اعلام کرد نامزد انتخابات نخواهد شد.

🏅الجزایری‌ها پیروز شدند. آنها توانستند با اراده خود، راه تکرار یک دوره 20 ساله را بگیرند. بعد از انتخابات ریاست جمهوری، دیگر نام بوتفلیقه با الجزایر برده نخواهد شد.

🎤عادل فردوسی‌پور مجری 44 ساله و محبوب تلویزیون ایران، بعد از روی کار آمدن علی فروغی جوان 30 ساله به عنوان مدیر شبکه سه، روزهای سختی را سپری کرد. رابطه عادل و فروغی شکرآب بود. برنامه نود به خاطر پخش یک مسابقه از لیگ ملت‌های اروپا پخش نشد. همه فهمیدند مدیر جدید و تازه شبکه سه تلویزیون، در اندیشه رقابت با عادل است. او می‌خواهد مچ مجری کهنه‌کار تلویزیون را بخواباند.

〰رابطه سرد این دو ادامه داشت تا تلویزیون تصمیم گرفت به بهترین برنامه‌های خود را با نظر مردم انتخابات کند. برنامه عادل هم جز گزینه‌های بهترین برنامه سال بود درحالی که خودش در تصمیمی عجیب جزء مجری‌های برتر نبود.


📦در دور اول رای‌‎گیری برنامه عادل با فاصله اول شد. در دور دوم هم او در صدر برنامه‌های محبوب قرار داشت تا اینکه خبر رسید یک میلیون از آرای برنامه نود به حساب برنامه برنده باش با اجرای گلزار ریخته شده است. همه از این دستکاری مطلع شدند. وزیر ارتباطات در فضای مجازی از تقلبی بزرگ حرف زد.

👈به نظر می‌رسید دست‌هایی می‌خواستند نشان دهند عادل محبوب نیست و مردم گلزار خوش چهره را بیشتر از دوست دارند.

✅با کمک وزیر ارتباطات آرای عادل برگشت و برنامه او بهترین شد و فردوسی پور در هنگام دریافت جایزه خود گفت:« خوشحالم در سخت‌ترین سال کاری‌ام که در رسانه‌ی خودم هم به من بی‌مهری شد، دیده شدم؛ هم از طرف مردم و هم از طرف اهالی رسانه. جایزه دوم که مردم به من دادند بسیار برایم ارزشمند است و نمی‌دانم با چه زبانی از مردم تشکر کنم.»

🗣کارگردان تیزهوش مراسم جام‌جم هم در هنگام صحبت‌های تند و تیز عادل، چهره‌ فروغی مدیر شبکه سه را نشان می‌داد. چهره، عصبانی و بدون لبخند او حکایت از تمام ماجرا داشت.

📃داستان عادل و بوتفلیقه حکایت زیبایی است. یکی را مردم خواستند و مدیری که او را دوست نداشت، با تمام تلاش‌هایش نتوانست در برابر رای مردم تاب بیاورد و بالاخره تسلیم محبوبیت عادل فردوسی پور شد و جایزه گرفتن او را تماشا کرد. دیگری هم با وجود اینکه می‌خواست بازهم طعم قدرت را بچشد، با «نه» بزرگ مردم روبرو شد و مجبور به تسلیم در برابر الجزایری‌ها شد.

☝️این نشان می‌دهد هیچ سدی نمی‌تواند در برابر رای مردم مقاومت کند و روزی شکسته خواهد شد.

✏️ مصطفی داننده

💢ويژگيهاى افراد داراى تفكر نقادانه:

 

✍️ افرادى كه در تفكر نقادانه توانمند ميشوند ويژگيهاى مشتركى دارند كه برخى از مهمترين اين ويژگيها عبارتند از:

1️⃣ داشتن روحيه پرسشگرى
2️⃣ خود-نقدپذيرى
3️⃣ داورى و ارزيابى به دور از قضاوت، تعصب و لجبازى
4️⃣ هيچ چيز را بدون دليل و تفكر نه ميپذيرند و نه رد ميكنند
5️⃣ از منابع مختلف اطلاعات مناسب و دقيقى درباره موضوع و پديده موردنظر به دست مى آورند
6️⃣ ديد وسيع، گسترده و همه جانبه اى به مسائل و پديده ها دارند
7️⃣ يكسونگر نيستند و به مسائل و پديده ها از جنبه هاى مختلف نگاه ميكنند
8️⃣ قدرت ارزيابى و تحليل موضوعهاى مختلف را دارند
9️⃣ با ذهن باز و متفكرانه به مسائل و پديده ها نظر ميدهند
🔟 گوينده اى متفكر و منطقى و شنونده اى فعال هستند
1️⃣1️⃣ به اين موضوع آگاه هستند كه حقيقت نزد همگان است و گاهى نميتوان حق را به يك نفر داد
2️⃣1⃣ در عين كل نگرى، جزئى نگر هستند
3️⃣1⃣ به دليل تفكر به مسائل آتى به جاى توجه به مسائل آنى (عاقبت انديشى)، معمولاً فريب ديگران را نميخورند
4️⃣1⃣ معمولاً به راحتى جذب گروهها و افراد نميشوند

 ⭕️ ده راهکار برای تضمین امنیت شغلی شما :

 

این روزها هیچ کارفرمایی نمی‌تواند امنیت شغلی شما را تا پایان عمرتان تضمین کند. به همین منظور، باید این مهارت‌ها را کسب کنید:

۱. نباید به خودتان به عنوان مجموعه‌ای از مدارک تحصیلی و آموزشی یا سال‌ها تجربه نگاه کنید. باید بدانید که در حل چه مشکلاتی مهارت دارید و این مشکلات را به خوبی بشناسید.

۲. باید همواره در جریان تحولات بازار باشید تا ببینید مشکلی که در حل آن مهارت دارید ، چگونه در گذر زمان دستخوش تغییر می‌شود.

۳. باید ارزش خودتان را بدانید.

۴. حتی اگر شاغل هستید و از شغلت راضی هستید ، باید بازار استعدادها را زیر نظر داشته باشید و ببینید آیا به خدمات شما نیاز هست یا نه. 

۵. باید مهارت‌هایتان را به‌روزرسانی کنید.

۶. ارتباطاتتان را حفظ کنید و گسترش بدهید. 

۷. مهارتی را فرا بگیرید که کمتر کسی آن را بلد است.

۸. خودتان را مثل یک کالا برندسازی کنید.

۹. همزمان که به مهارت‌هایتان افزوده می‌شود، به‌عنوان یک شخص حرفه‌ای شناخته خواهید شد.

۱۰. نهایتا به نقطه‌ای خواهید رسید که به راحتی و بدون استرس، یک ماه به خودتان مرخصی بدهید. 

⭕️ بر مسائل متمرکز شوید نه اختلافات...

 

 

مخالفت ها و اختلاف نظرها گریز ناپذیرند، از این رو یافتن راه های سازنده و مستقیم برای کنترل آنها بسیار مهم است. برای اینکه به شکل سازنده تر به اختلافات بپردازید. به جای تمرکز بر افراد، بر مسائل متمرکز شوید و به صورت مستقیم و سازنده اختلافات را حل کنید.

من چند پیشنهاد در این زمینه برایتان دارم:

✅تصمیم بگیرید اختلافات را با یافتن بهترین راه حل ها و داشتن بهترین روابط حل کنید.

✅اختلافات را موقعیت برد_برد در نظر بگیرید. بدانید که باید نیاز دیگران را هم در نظر بگیرید، از جمله نیاز آنها به حفظ آبرو، موقعیت، شغل و ...

✅درگیری ها را از حالت شخصی خارج کنید و آنها را به صورت تفاوت هایی در ایده ها، اولویت ها یا رویکردها در نظر بگیرید و نه به صورت برخورد شخصیت ها و انسان ها.

✅هر وقت امکان دارد، نقشه ای برای پرداختن به اختلافات طراحی کنید و هیچ گاه بدون آمادگی با چنین موقعیتی رو به رو نشوید.

✅در آغاز بحث علاقه تان را به راه حلی مورد پذیرش همه بیان کنید. 

کارگاه مهارتهای ارتباطی میتواند پیشنهاد خوبی برای تقویت مهارت حل این تعارضات باشد.
كارگاه مدل رفتارشناسي disc با تدريس سركارخانم مهنازخليلي برگزار مي گردد.

🔰 اثر مرکب چیست؟!

 


🔹 #اثر‌مرکب بیان میدارد که پاداش ها و موفقیت های بزرگ در زندگی، نتیجه تصمیمات و اقدامات کوچک در زندگیمان است.
موفقیت در زندگی، نتیجه کارهای قهرمانانه و حماسه گری ها در کسب و کار نیست، بلکه نتیجه تداوم و پیوستگی در انجام کارهای کوچکی است که خیلی ها آن را بی اهمیت می شمارند.

✅ تلاش، صبوری و پشتکار رموز موفقیت کسب و کارها هستند.

دکتر الهی قمشه ای : وقتی از آستانه ی پنجاه سالگیم گذشت. فهمیدم هرچه زیستم اشتباه بود!


هر چه برایم ارزش بود کم ارزش شد.
حالا میفهمم چیزی بالاتر از سلامتی، چیزی بهتر از لحظه حال، با اهمیت‌تر از شادی نیست.
حالا میفهمم دستاوردهایم معادل چیزهایی که در مسیر به دست آوردن همان دست آوردها از دست دادم نیستند. 

حالا میفهمم استرس، تشویش، دلهره، ترس آزمون کنکور و استخدام، ترس نتیجه، اضطراب سربازی، ترس از آینده، وحشت از عقب ماندن، دلهره ی تنهایی، نگرانی از غربت، غصه های عصر جمعه، اول مهر، ۱۴ فروردین، بیکاری و.. هرگز نه ماندگار بودند
نه ارزش لحظه های هدر رفته ام را داشتند. 

حالا میفهمم یک کبد سالم چندبرابر لیسانسم ارزشمند است. 
کلیه هایم از تمامی کارهایم، دیسک کمرم از متراژ خانه، تراکم استخوانم از غروب های جمعه، روحم از تمام نگرانیهایم، زمانم از همه ی ناشناخته‌های آینده های نیامده ام،
شادیم از تمام لحظه های عبوسم،
امیدم از همه ی یاس هایم با ارزش تر بودند. 

حالا میفهمم چقدر موهایم قیمتی بودند... 
و چقدر یک ثانیه بیشتر کنار فرزندم زنده بمانم ارزش تمام شغل های دنیا را دارد. 

یقین دارم آدم هایی که به معنی تمام قدر لحظه های بودنشان را میفهمند با غبار غم و تردید و غصه و ترس و چه شودها زندگی شان را حرام نکردند.
در حال، ماندند و ذهن شان را خالی، حسشان را چون ابر در حرکت، روحشان را با آموزه های درست و حقیقی تزیین و اندیشه هایشان را آزاد و تخیل شان را سرشار میکنند.

 به معنی حقیقی کلمه زنده اند،
زندگی میکنند و به معنی واقعی کلمه در آرامش میمیرند:  
سرخوش، همچون فصلی از زندگی، 
جزیی از زندگی و در مسیر  زندگی...

هیچگاه به دنبال خبرهای بد و حرفهای اعصاب خُردی نباشید. چون تمومی نداره. دنبال شادی باشید. بذارید ذهنتون نفس بکشه

عمری سرشار از سلامتی و موفقیت و لبی خندان برایت آرزو میکنم آمین .🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

🔳⭕️مقاله(کبوتر عادت):

 

⭕️▪️طی آزمایشی کبوتر ها در دو قفس قرار داده شدند که در هر یک از قفس ها یک دکمه سبز و یک دکمه قرمز تعبیه شده بود.

در یک قفس، اگر کبوترها به دکمه سبز نوک می زدند، از آن فورا دانه بیرون می آمد در حالی که در قفس دیگر، دکمه سبز گاه گاهی شانسی دانه می داد و این کار نیاز به تلاش و استقامت داشت، البته دکمه قرمز در هر دو قفس هیچ چیزی نمی داد که هر دو دسته کبوتر ها خیلی سریع از روی تجربه آموختند باید بی خیال دکمه قرمز شده و اینکه چگونه باید دانه را با نوک زدن به دکمه سبز بدست آورند‼️

مشکل زمانی آغاز شد که کبوتر های قفسی که در آن با نوک زدن به دکمه سبز به راحتی دانه بدست می آوردند را به قفس دیگر منتقل کردند، این کبوترها نتوانستند با محیط و شرایط جدید خود را تطبیق بدهند و با ناکامی مواجه شدند، آنها به هر چیز که می دیدند نوک می زدند و سر خود را وحشیانه به قفس می کوبیدند.

⭕️▪️نتیجه گیری راهبردی:
در این مطالعه دو درس ارزشمند وجود دارد:

1⃣کبوترها خیلی سریع از روی تجربه آموختند که باید وقت خود را تلف دکمه قرمز نکنند چرا که این کار بیهوده و بی نتیجه است.
تعداد زیادی از مردم روی این کره خاکی هستند که می توانند بسیار خوشحالتر ، راحت تر و آرام تر زندگی کنند به شرطی که بی خیال فشار وارد کردن روی دکمه های قرمز(مثل برخی باورها، روابط، عادات)در زندگی خود بشوند، دکمه هایی که نه تنها هیچ از آنها در نمی آید که وقت و انرژی زیادی را از انسان تلف می کند.

2⃣کبوترهایی که عادت کردند دانه راحت بدست آورند،کبوترهای تنبل و لوس شدند چرا که در ذهن خود یک مستمری،حقوق ثابت، آب باریکه... جا افتاده است و این ذهنیت در شرایط جدید کار دست آنها داد و آنها نتوانستند با محیط جدید دست و پنجه نرم کنند؛ آن ها در صورتی نجات می یافتند که سخت تر کار می کردند.

برخی آدمها داستانشان مشابه همین کبوترهاست، آن ها در مواجهه با شرایط جدید که نیازمند استقامت، سماجت، پایداری و خلاقیت می باشد نمی توانند دوام بیاورند.

بخشی از عقلانیت و مسئولیت پذیری این است که از تجربه بیاموزیم قدردان فواید سرسختی و استقامت در جایی که لازم و منطقی است بوده و حکمت اجتناب از کارها و الگو های رفتاری بیهوده، بی فایده، مضر و مخرب را بپذیریم./زینت بخش

🔳⭕️داستان های مدیریتی ( چگونه درخواست افزایش حقوق موفقیت آمیزی داشته باشیم؟):


🔴▪️درخواست پول کردن کار سختی است زیرا از طرفی دوست ندارید ناسپاس، پر توقع و سمج نشان داده شوید و از طرف دیگر اگر بدانید جواب تان «خیر» است هرگز آن را مطرح نخواهید کرد.

👈شما با این که فکر می کنید ارزش تان بیشتر است یا به پول بیشتری نیاز دارید، هرگز درخواست افزایش حقوق تان را مطرح نکرده و هرگز آن را دریافت نمی کنید.

〰این رفتار به همین شکل ادامه می یابد تا اینکه به دنبال موقعیت بهتر آنجا را ترک می کنید. هفته ها به دنبال کار می گردید و سختی های زیادی می کشید. یا کار ایده آل را به دست می آورید یا خیر. این احتمال 50-50 است. به جای این کار می توانید با رعایت نکات زیر درخواست درستی ارائه داده و با افزایش حقوق تان از اتاق مدیر بیرون بیایید.

1⃣در زمان درست اقدام کنید:

بیشتر مردم در زمان نادرستی این درخواست را ارائه می دهند. برای مثال زمانی که از شرکت ناراضی هستند یا می خواهند آنجا را ترک کنند. آنها به دنبال دلیل دیگری برای ماندن هستند و آن دلیل پول است. در این هنگام طرز تفکری که فرد با آن وارد اتاق مدیر می شود این است که «آنها قدر من را نمی دانند» و این فکر منفی او را به هیچ جایی نمی رساند.
👌بهترین زمان برای درخواست افزایش حقوق زمانی است که کاری را به شکل مناسب انجام داده اید و رئیس تان از آن خوشحال است.
 تنها زمانی درخواست کنید که همه چیز عالی پیش رفته است.

⏰باید زمان بندی تان را با شرکت هماهنگ کنید. مثلا در آخر سال که بودجه ی سال بعد شرکت را می نویسند زمان مناسبی برای این کار نیست. وقتی که به شما مسئولیت بیشتری داده می شود یا کار بزرگی انجام می دهید بهترین زمان برای این درخواست است زیرا مدیر به خوبی به ارزش های شما آگاه شده است.

2⃣ارزش خود را بدانید :

☝️به یاد داشته باشید که هرگز با خواستن پول بیشتر نمی توانید به آن دست پیدا کنید. همه می خواهند پول بیشتری داشته باشند. از این رو باید تحقیق کنید. آیا کسانی که سطح مهارت های شان مانند شماست نیز همین مقدار پول دریافت می کنند؟ بهتر است درخواست تان منطقی باشد.

💭باید مانند مدیر تان فکر کنید. آیا توانسته اید کار مؤثری برای شرکت انجام دهید؟ مشتری ها از رفتار شما راضی هستند؟ آیا ایده ی پول آوری به شرکت ارائه داده اید؟ چه کاری برای شرکت کرده اید؟ اگر مدیر متوجه این کارهای شما نشده، وظیفه ی شماست که او را با این حقایق رو به رو کنید.

3⃣کنترل تان را از دست ندهید :

🗣داد نزنید و از تهدید یا لغات بد استفاده نکنید. باید شخصیت عالی و متعهدی را به مدیرتان نشان دهید.  با رعایت اخلاق، نتیجه ی بهتری عایدتان خواهد شد.

4⃣مسئولیت بیشتری قبول کنید:

🏬هر شرکتی باید کارهای مشخصی را به پایان برساند و حقوق کارمندانش را پرداخت کند. شاید اگر مسئولیت بیشتری را قبول کنید بتوانید نیاز شرکت به استخدام دیگری را رفع کرده و حقوق بیشتری دریافت کنید. با این کار هم شرکت لازم نیست پول بیشتری برای استخدام فرد جدید پرداخت کند هم شما به حقوق بیشتری دست می یابید.

5⃣اگر جواب «خیر» است دست خالی بیرون نیایید!

💡اگر همه ی این استراتژی ها با شکست مواجه شد مطمئنا در موقعیت سنگینی خواهید بود. از مدیر بپرسید که شما را راهنمایی کند که چه کاری می توانید انجام دهید تا در آینده به حقوق بیشتری دست پیدا کنید. با این کار سنگینی فضا از بین می رود.

💰درخواست افزایش حقوق کار آسانی نیست اما با رعایت این نکات می توانید شرایط خوبی فراهم کرده و شاید بار دیگر راحت تر این درخواست را ارائه دهید. 

💢 ⁣شوخ‌ طبعی یا عادتی شبیه به تنفس!

 

شوخ‌طبعی از سازوکارهای دفاعی بسیارخوب، بالغ و سالم است. شوخ‌طبعی به عنوان سازوکاری در برابر استرس، تنیدگی، اضطراب و افسردگی عمل می‌کند. افراد شوخ‌طبع از هوش هیجانی و کفایت اجتماعی بالاتری برخوردارند. 

 چهار سبک شوخ‌طبعی:

1⃣ شوخ‌طبعی پرخاشگرانه: در این سبک شوخی، گفته‌ها و رفتار فرد باعث تحقیر طرف مقابل می‌شود. 

2⃣ شوخ‌طبعی خودشکنانه: در این سبک شوخی فرد به تحقیر خود می‌پردازد تا جمع را بخنداند. 

3⃣ شوخ‌طبعی خودارزنده‌ساز: در این‌جا حتما لازم نیست مخاطبی وجود داشته باشد؛ بلکه ممکن است فرد با مشکل و مسأله‌ای مواجه شود و با آن شوخی کند تا از استرس و فشار ناشی از آن بکاهد، با این هدف که بهتر با مسأله مواجه شود.

4⃣شوخ‌طبعی پیونددهنده: در این سبک فرد برای این‌که رابطه‌اش با جمع صمیمانه‌تر شود به این شوخی می‌پردازد. هدف سرگرم‌کردن و خنداندن دیگران بدون تحقیر یا بی‌ارزش‌کردن خود و دیگری است. 

 دو سبک اول یعنی سبک‌های پرخاشگرانه و خودشکنانه، سبک‌های ناسالم شوخی و دو نوع بعدی یعنی سبک‌های پیوند‌دهنده و خودارزنده‌ساز، سبک‌های سالم شوخی هستند. شوخی‌های پرخاشگرانه و خودشکنانه برخلاف تصوری که همگان از شوخی دارند، نه‌تنها سلامت روان را پیش‌بینی نمی‌کنند، بلکه با اضطراب، افسردگی و استرس رابطه دارند.

در سوی دیگر افرادی که شوخی‌های خودارزنده‌ساز و پیونددهنده را انجام می‌دهند، سلامت روان بالاتر و اضطراب، افسردگی و خصومت کم‌تری دارند. این‌ها روابط بهتری با اطرافیان دارند و در روابط اجتماعی خود ثبات هیجانی بالایی نشان می‌دهند.

 در انتها به شوخ‌طبعی افراد خودشکوفا اشاره می‌کنیم. شوخی این افراد طنز و لطیفه‌ای ظریف است که علاوه بر خنداندن نکته‌ای آموزنده در آن وجود دارد. این نوع شوخی‌ها حکیمانه و مخاطب آن‌ها نوع بشر است و لبخندی همراه با درک را به مخاطب ارزانی می‌دارند.